امام حسین
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30








جستجو







ساعت1








  داستان زیبا   ...

حرم امام زاده  عبدالعظیم حسنی

مردی از اهل ری، خدمت امام هادی (ع) رسید.

امام از او پرسید: کجا بودی؟

گفت: به زیارت سیّد الشهدا (ع) رفته بودم.

حضرت فرمود:

بدان که اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنی، گویا حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده ای.

منبع: www.noghte-sarkhat.persianblog.ir

 

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-06-17] [ 12:45:00 ب.ظ ]





  معرفی کتاب   ...

#کتاب_این_روزهایم

کتاب : زندگی حسینی 

نویسنده : محمد رضا زائری 

امام حسین (ع)

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-06-11] [ 11:32:00 ق.ظ ]





  12اردیبهشت شهادت امام جواد علیه السلام   ...

 امام جواد (ع) می فرمایند :  الإصرار علي الذنب أمن لمكر الله ” و لا يأمن مكر الله الا القوم الخاسرون “

اصرار بر گناه آسودگي از مكر خداست، ” و از مكر خدا آسوده نباشد جز مردم زيانكار “.

منبع : تحف العقول، ص 480.

شهادت امام جواد علیه السلام

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



 [ 11:24:00 ق.ظ ]





  داستان کوتاه   ...

امام حسین علیه السلام

داستانی از زندگی امام حسین
مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی
کمک به اندازه معرفت فقیر

روزى امام حسین علیه السلام در گوشه اى از مسجد پیامبر صلى اللّه علیه و آله نشسته بود. مردى عرب نزد او آمد و گفت : یابن رسول اللّه من باید یک دیه کامل بپردازم و توان اداى آن را ندارم . نزد خودم مى روم و از کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کمتر از اهلبیت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله نمى شناسم . 

امام حسین علیه السلام فرمود: اى برادر عرب من سه سوال مى کنم اگر یکى از آنها راجواب دادى یک سوم بدهى تو را مى پردازم و اگر دو مساءله را پاسخ دادى دوثلث آن را ادا مى کنم و اگر هر سه سوال را جواب دادى تمام بدهى تو را مى پردازم . 

مردعرب گفت : یابن رسول اللّه آیامانند شما از مانند من (که عربى جاهل و بى سواد هستم ) سوال مى کند؟ شما که اهل علم و شرف و بزرگى هستید؟ 

امام حسین علیه السلام فرمود: بله شنیدم که جدم رسول اللّه خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: (المعروف بقدر المعروفه ) (به اندازه معرفت احسان شود.) 

مرد عرب گفت : هر چه مى خواهید سوال کنید اگر دانستم جواب مى دهى و اگر ندانستم از شما مى آموزم . (و لاقوه الاباللّه )  

امام علیه السلام پرسید: (اى الاعمال افضل ) (کدام اعمال بهترند؟) 

جواب دادن (الایمان باللّه ) (ایمان به خدا) 

حضرت پرسید: (فما النتجاه من المهلکه ) (راه نجات از مهلکه کدام است ؟) 

پسخ داد: (الثقه باللّه ) (اعتماد و توکل بر خداوند.

امام علیه السلام سوال کرد: (فمایزین الرجل ) (چه چیزى به مرد زینت مى بخشد؟)

مرد عزب جواب داد: (علم معه حلم ) (توکل توام با بردبارى )

حضزت فرمود: اگر علم وحلم نداشت چه چیزى او را زینت مى دهد؟مرد عرب : (فقر معه مروه ) (مال همراه بامروت )
امام علیه السلام : اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه ؟ 

مرد عرب : ( صاعقه تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلک )( صاعقه اى از آسمان پائین آید واو را آتش زند که مستحق چنین عذابى است ) امام علیه السلام خندید و کیسه اى را که در آن هزار دینار زر سرخ بود به او داد و انگشترى را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشید و فرمود: طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگى نما. 

مرد عرب آنها را برداشت و گفت :( اللّه اعلم حیث یجعل رسالته ) یعنى : یعنى خداوند بهتر مى داند مه رسالتش را رد مجا قرار دهد.

منبع :www.beytoote.com

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



 [ 11:13:00 ق.ظ ]





  امام حسین علیه السلام   ...

 

سلام بر تو اي خون خدا… سلام بر زمزمي که از کربلا مي جوشد. سلام بر موسم عاشورا، سلام بر غزلهاي عاشقانه حسيني. سلام بر سجاده هاي مرطوب گريه. سلام بر ترک هاي قلب حزن و اندوه. 
اي حسين! آن کدام خيال نازک بيني است که حرکت عاشقانه و سترگ تو را از سر درک و درد به کمال فهم کند؟ 
حسين جان! راه تو، راه دل است و هر گاه عاشقي به دل توجه کند، تو را مي يابد و مرقد تو در دل دوستداران عاشق توست. 
حسين! اي خون خدا! سلام بر تو که در قامت شمشير و هيبت نور به خيمه هاي آه و گداز پيوستي و مهياي کارزار شدي. 
کدام چشم است که مرثيه ات را بشنود و خونابه غم مظلوميت و غربت انسان را از ديدگان فرو نريزد؟ 
اي حسين! ما بزم نشينان کوفي نيستيم. جانمان فدايت! پيشه ما عهدشکني نيست و رسممان بي وفايي. 
ما از اين روزگار ظلماني خسته ايم. 
سيد و سالار شهيدان! عشقت را چون باران بر سرزمين کويري روحمان بباران. 
اي حسين! در شگفتيم که پس از مصيبت خون بار عاشورا و شهادت تو، چرا کوه ها هنوز ايستاده اند و ابرها هنوز برفرازند؟ چرا خورشيد هنوز مي درخشد و افلاک در فضاي لايتناهي رها نمي شوند؟! چرا چشمه ها هنوز مي جوشند؟ چرا خون در ميان رگهاي آدميان جاري است؟ چرا ديده ها هنوز روشن است و چرا سرنوشت ها هنوز رقم مي خورند؟… 
و اين چيزي نيست جز عنايت تو، اي مظلوم هميشه تاريخ! خوب مي دانيم تو، عاشورا و قيام پرشورت، عطيه اي الهي هستيد که هر سال از آسمان خدا چون رحمتي بي بديل بر سفره وجود تشنه و گرسنه زمينيان فرود مي آييد، تا شايد راه هدايت در جهان هستي جريان يابد. به اميد زيارت و شفاعتت…

منبع : www.ashorayan.blogfa.com

امام حسین

 

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-06-09] [ 01:03:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم