امام حسین
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30








جستجو







ساعت1








  بزرگوارى امام حسين عليه السلام   ...

شخصس به نام (عصام بن مصطلق ) گويد: روزى به مدينه وارد شدم و حسين بن على عليه السلام را با قيافه اى جذاب كشاهده كردم و به شگفت آمدم آنكاه هر چه از حسادت نسبت به پدرش در دل داشتم آشكار كردم . گفتم : تو فرزند ابوتراب هستى ؟ جواب داد: آرى ، من هم او و پدرش را مورد برگوئى بسيار قرار دادم .
آنگاه (زروى عطوفت و مهربانى به من نگاه كرد و اين آيات را تلاوت كرد:
و امر به نيكى كن واز انسانهاى جاهل درگذر، و اگر وسوسه اى از شيطان در تو ايجاد شد به خدا پناه آور كه او بسيار شنوا و آگاه است . وقتى طايفه اى از شيطانها پرهيزكاران را وسوسه كنند خدا را به ياد آورند و همان لحظه آگاه و بينا شوند، شيطانها برادرشان (افراد فاسق و هواپرست ) را به گمراهى مى كشانند.
سپس به من گفت : آرام باش و براى من خودت از خداوند طلب مغفرت كن . اگر از ما يارى بخواهى تو را يارى خواهيم كرد و اگر كمك بخواهى كمك مى كنيم و اگر طلب هدايت نمائى تو را هدايت خواهيم كرد.
مزمن با اين بر خورد نيكوى حضرت از گفته ها و رفتار خود پشيمان شدم در اين هنگام حضرت فرمود:
لاتثريب عليكم اليوم يغفراللّه لكم و هوارحم الراحمين .
(يوسف به برادران شرمنده خود گفت ) امروز هيچ ملامتى بر شما نيست (و من عفو كردم ) خداوند شمارا مى بخشد او مهربانترين مهربانان است .
سپس فرمود: آيا اهل شام هستى ؟
گفتم : بله
فرمود: اين خود طبيعى است كه معاويه در ميان مردم شام شايع كرده است . درود خدا بر ما و تو باد. نيازمنديهاى خود را بگو كه مرا بهتر از آنچه گمان برده اى خواهى يافت ، انشاءاللّه تعالى .
عصام گويد: با اين بر خورد بزرگوارانه او زمين با همه پهناورى كه داشت برايم تنگ شد و دوست داشتم كه مرا در خود فرو برد آنگاه خود را از وى دور كردم و از آن پس كسى محبوبتر از او پدرش نزد من نبود.

قصه هاى تربيتى چهارده معصوم مؤ لف :محمد رضا اكبرى

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1394-11-10] [ 11:46:00 ق.ظ ]





  حدیث   ...

أَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء

عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند
(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 11:43:00 ق.ظ ]





  عاشورا در نظر ديگران   ...

 

تأثيرى كه حادثه كربلا و قيام حسين بن على«ع»بر انديشه مردم جهان،حتى غير مسلمانان داشته،بسيار است.عظمت قيام و اوج فداكارى و ويژگيهاى ديگر امام و يارانش سبب شده كه اظهار نظرهاى بسيارى درباره اين نهضت و حماسه آفرينان عاشورا داشته باشند.نقل سخنان همه آن كسان كتاب قطورى مى‏شود.بويژه كه برخى از نويسندگان غير مسلمان مستقلا كتاب درباره اين حادثه نوشته‏اند .در اينجا تنها تعدادى اندك از اين نظرها(از مسلمانان و غير مسلمانان)آورده مى‏شود:. (1)

مهاتما گاندى(رهبر استقلال هند) :من زندگى امام حسين،آن شهيد بزرگ اسلام را بدقت خوانده‏ام و توجه كافى به صفحات كربلا نموده‏ام و بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد،بايستى از سرمشق امام حسين پيروى كند.

محمد على جناح(قاعد اعظم پاكستان) :هيچ نمونه‏اى از شجاعت،بهتر از آنكه امام حسين از لحاظ فداكارى و تهور نشان داد در عالم پيدا نمى‏شود.به عقيده من تمام مسلمين بايد از سرمشق اين شهيدى كه خود را در سرزمين عراق قربان كرد پيروى نمايند.

چارلز ديكنز(نويسنده معروف انگليسى) :اگر منظور امام حسين جنگ در راه خواسته‏هاى دنيايى بود،من نمى‏فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟پس عقل چنين حكم مى‏نمايد كه او فقط بخاطر اسلام،فداكارى خويش راانجام داد.

توماس كارلايل(فيلسوف و مورخ انگليسى) :بهترين درسى كه از تراژدى كربلا مى‏گيريم،اينست كه حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند.آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوق عددى در جايى كه حق با باطل روبرو مى‏شود اهميت‏ندارد و پيروزى حسين با وجود اقليتى كه داشت،باعث شگفتى من است.

ادوارد براون(مستشرق معروف انگليسى) :آيا قلبى پيدا مى‏شود كه وقتى درباره كربلا سخن مى‏شنود،آغشته با حزن و الم نگردد؟حتى غير مسلمانان نيز نمى‏توانند پاكى روحى را كه در اين جنگ اسلامى در تحت لواى آن انجام گرفت انكار كنند.

فردريك جمس :درس امام حسين و هر قهرمان شهيد ديگرى اين است كه در دنيا اصول ابدى عدالت و ترحم و محبت وجود دارد كه تغيير ناپذيرند و همچنين مى‏رساند كه هر گاه كسى براى اين صفات مقاومت كند و بشر در راه آن پافشارى نمايد،آن اصول هميشه در دنيا باقى و پايدار خواهد ماند.

ل.م.بويد :در طى قرون،افراد بشر هميشه جرأت و پردلى و عظمت روح،بزرگى قلب و شهامت روانى را دوست داشته‏اند و در همينهاست كه آزادى و عدالت هرگز به نيروى ظلم و فساد تسليم نمى‏شود .اين بود شهامت و اين بود عظمت امام حسين.و من مسرورم كه با كسانى كه اين فداكارى عظيم را از جان و دل ثنا مى‏گويند شركت كرده‏ام،هر چند كه 1300 سال از تاريخ آن گذشته است .

واشنگتن ايروينگ(مورخ مشهور آمريكايى) :براى امام حسين«ع»ممكن بود كه زندگى خود را با تسليم شدن اراده يزيد نجات بخشد،ليكن مسؤوليت پيشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمى‏داد كه او يزيد را بعنوان خلافت بشناسد.او بزودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى اميه آماده ساخت.در زير آفتاب سوزان سرزمين خشك و در روى ريگهاى تفتيده عربستان،.(2)روح حسين فنا ناپذير است.اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من،اى حسين!

توماس ماساريك :گر چه كشيشان ما هم از ذكر مصائب حضرت مسيح مردم را متأثر مى‏سازند،ولى آن شور و هيجانى كه در پيروان حسين«ع»يافت مى‏شود در پيروان مسيح يافت نخواهد شد و گويا سبب اين باشد كه مصائب مسيح در برابر مصائب حسين«ع»مانند پر كاهى است در مقابل يك كوه عظيم پيكر.

موريس دوكبرى :در مجالس عزادارى حسين گفته مى‏شود كه حسين،براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام،از جان و مال و فرزند گذشت و زير بار استعمار و ماجراجويى يزيد نرفت.پس بياييد ما هم شيوه او را سرمشق قرار داده از زيردستى استعمارگران خلاصى يابيم و مرگ با عزت را بر زندگى با ذلت ترجيح دهيم.

ماربين آلمانى(خاور شناس) :حسين«ع»با قربانى كردن عزيزترين افراد خود و با اثبات مظلوميت و حقانيت خود،به دنيا درس فداكارى و جانبازى آموخت و نام اسلام و اسلاميان را در تاريخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت.اين سرباز رشيد عالم اسلام به مردم دنيا نشان داد كه ظلم و بيداد و ستمگرى پايدار نيست و بناى ستم هر چه ظاهرا عظيم و استوار باشد،در برابر حق و حقيقت چون پر كاهى بر باد خواهد رفت.

بنت الشاطى :زينب،خواهر حسين بن على«ع»لذت پيروزى را در كام ابن زياد و بنى اميه خراب كرد و در جام پيروزى آنان قطرات زهر ريخت،در همه حوادث سياسى پس از عاشورا،همچون قيام مختار و عبد الله بن زبير و سقوط دولت امويان و برپايى حكومت عباسيان و ريشه دواندن مذهب تشيع،زينب قهرمان كربلا نقش برانگيزنده داشت.

لياقت على خان(نخستين نخست وزير پاكستان) :اين روز محرم،براى مسلمانان سراسر جهان معنى بزرگى دارد.در اين روز،يكى از حزن آورترين و تراژديك‏ترين وقايع اسلام اتفاق افتاد،شهادت حضرت امام حسين«ع»در عين حزن،نشانه فتح نهايى روح واقعى اسلامى بود،زيرا تسليم كامل به اراده الهى به شمار مى‏رفت.اين درس به ما مى‏آموزد كه مشكلات و خطرها هر چه باشد،نبايستى ما پروا كنيم و از راه حق و عدالت منحرف شويم.

جرج جرداق(دانشمند و اديب مسيحى) :وقتى يزيد،مردم را تشويق به قتل حسين و مأمور به خونريزى مى‏كرد،آنها مى‏گفتند:«چه مبلغ مى‏دهى؟»اما انصار حسين به او گفتند:ما با تو هستيم.اگر هفتاد بار كشته شويم،باز مى‏خواهيم در ركابت جنگ كنيم و كشته شويم.

عباس محمود عقاد(نويسنده و اديب مصرى) :جنبش حسين،يكى از بى نظيرترين جنبشهاى تاريخى است كه تاكنون در زمينه دعوتهاى دينى يا نهضتهاى سياسى پديدار گشته است…دولت اموى پس از اين جنبش،به قدر عمر يك انسان طبيعى دوام نكرد و از شهادت حسين تا انقراض آنان بيش از شصت و اندى سال نگذشت.

احمد محمود صبحى :اگر چه حسين بن على«ع»در ميدان نظامى يا سياسى شكست خورد،اما تاريخ،هرگز شكستى را سراغ ندارد كه مثل خون حسين«ع»به نفع شكست خوردگان تمام شده باشد.خون حسين،انقلاب پسر زبير و خروج مختار و نهضتهاى ديگر را در پى داشت،تا آنجا كه حكومت اموى ساقط شد و نداى خونخواهى حسين،فريادى شد كه آن تختها و حكومتها را به لرزه درآورد.

آنطون بارا(مسيحى) :اگر حسين از آن ما بود،در هر سرزمينى براى او بيرقى بر مى‏افراشتيم و در هر روستايى براى او منبرى بر پا مى‏نموديم و مردم را با نام حسين به مسيحيت فرا مى‏خوانديم.

گيبون(مورخ انگليسى) :با آنكه مدتى از واقعه كربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نيستيم،مع ذلك مشقات و مشكلاتى كه حضرت حسين«ع»تحمل نموده،احساسات سنگين دل‏ترين خواننده را بر مى‏انگيزد،چندانكه يك نوع عطوفت و مهربانى نسبت به آن حضرت در خود مى‏يابد.

نيكلسون(خاورشناس معروف) :بنى اميه،سركش و مستبد بودند،قوانين اسلامى را ناديده انگاشتند و مسلمين را خوار نمودند…و چون تاريخ را بررسى كنيم،گويد:

دين بر ضد فرمانفرمايى تشريفاتى قيام كرد و حكومت دينى در مقابل امپراتورى ايستادگى نمود.بنابر اين،تاريخ از روى انصاف حكم مى‏كند كه خون حسين«ع»به گردن بنى اميه است.

سر پرسى سايكس(خاور شناس انگليسى) :حقيقتا آن شجاعت و دلاورى كه اين عده قليل از خود بروز دادند،به درجه‏اى بوده است كه در تمام اين قرون متمادى هر كسى كه آن را شنيد،بى اختيار زبان به تحسين و آفرين گشود.اين يك مشت مردم دلير غيرتمند،مانند مدافعان ترموپيل،نامى بلند غير قابل زوال براى خود تا ابد باقى گذاشتند.

تاملاس توندون(هندو،رئيس سابق كنگره ملى هندوستان) :اين فداكاريهاى عالى از قبيل شهادت امام حسين«ع»،سطح فكر بشريت را ارتقا بخشيده است و خاطره آن شايسته است هميشه باقى بماند و يادآورى شود. محمد زغلول پاشا(در مصر،در تكيه ايرانيان) :حسين«ع»در اين كار،به واجب دينى و سياسى خود قيام كرده و اينگونه مجالس عزادارى،روح شهامت را در مردم پرورش مى‏دهد و مايه قوت اراده آنها در راه حق و حقيقت مى‏گردد.

عبد الرحمان شرقاوى(نويسنده مصرى) :حسين«ع»،شهيد راه دين و آزادگى است.نه تنها شيعه بايد به نام حسين ببالد،بلكه تمام آزاد مردان دنيا بايد به اين نام شريف افتخار كنند .

طه حسين(دانشمند و اديب مصرى) :حسين«ع»براى به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد و دنبال كردن از جايى كه پدرش رها كرده بود،در آتش شوق مى‏سوخت.او زبان را درباره معاويه و عمالش آزاد كرد،تا به حدى كه معاويه تهديدش نمود.اما حسين،حزب خود را وادار كرد كه در طرفدارى حق سختگير باشند.

عبد حميد جودة السحار(نويسنده مصرى) :الحسين«ع»نمى‏توانست با يزيد بيعت كند و به حكومت او تن بدهد،زيرا در آن صورت،بر فسق و فجور،صحه مى‏گذاشت و اركان ظلم و طغيان را محكم مى‏كرد و بر فرمانروايى باطل تمكين مى‏نمود.امام حسين به اين كارها راضى نمى‏شد،گر چه اهل و عيالش به اسارت افتند و خود و يارانش كشته شوند.

علامه طنطاوى(دانشمند و فيلسوف مصرى) :(داستان حسينى)عشق آزادگان را به فداكارى در راه خدا بر مى‏انگيزد و استقبال مرگ را بهترين آرزوها به شمار مى‏آورد،چندانكه براى شتاب به قربانگاه،بر يكديگر پيشى جويند.

العبيدى(مفتى موصل) :فاجعه كربلا در تاريخ بشر نادره‏اى است،همچنان كه مسببين آن نيز نادره‏اند…حسين بن على«ع»سنت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پيمبر اكرم وظيفه خويش ديد و از اقدام به آن تسامحى نورزيد.هستى خود را در آن قربانگاه بزرگ فدا كرد و بدين سبب نزد پروردگار،«سرور شهيدان»محسوب شد و در تاريخ ايام،«پيشواى اصلاح طلبان»

به شمار رفت.آرى،به آنچه خواسته بود و بلكه برتر از آن،كامياب گرديد.

پى‏نوشتها
1ـنقل از كتاب«درسى كه حسين به انسانها آموخت»،شهيد هاشمى‏نژاد،ص 447،رهبر آزادگان و منابع ديگر.

2ـالبته امام حسين«ع»در صحراى كربلا شهيد شد،نه ريگزارهاى عربستان!

3ـرهبر آزادگان،ص .67

4ـحياة الامام الحسين،ج 2،ص 246 و .288

5ـمفاتيح الجنان،زيارتهاى مختلف امام حسين«ع»

6ـدر اين زمينه ر.ك:«عنصر امر به معروف در نهضت امام حسين»از شهيد مطهرى.D}

7ـبحار الأنوار،ج 44،ص 328،مقتل خوارزمى،ج 1،ص .186

8ـصحيفه نور،ج 17،ص .60

9ـهمان،ج 16،ص .219

10ـهمان،ج 18،ص .12

11ـهمان،ج 15،ص .204

12ـچكيده مقالات كنگره امام خمينى و فرهنگ عاشورا،ص .104

13ـدر اين زمينه ر.ك:«فرهنگ جبهه»مهدى فهيمى.

منبع :فرهنگ عاشورا صفحه 279
جواد محدثى

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1394-11-06] [ 10:40:00 ق.ظ ]





  داستان   ...

چه كسى براى حسينم گريه مى كند؟
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم شهادت حسين عليه السلام و ساير مصيبت هاى او را به دختر خود، خبر داد؛ فاطمه عليهاالسلام سخت گريه نمود و عرض كرد:
- پدر جان ! اين گرفتارى چه زمانى رخ مى دهد؟
رسول خدا فرمود:
- زمانى كه من و تو و على در دنيا نباشيم .
آن گاه گريه فاطمه شديدتر شد. عرض كرد:
- چه كسى بر حسينم گريه مى كند، و به عزادارى او قيام مى نمايد؟
پيامبر فرمود:
- فاطمه ! زنان امتم بر زنان اهل بيتم ، و مردان بر مردان گريه مى كنند و در هر سال ، عزادارى او را تجديد مى كنند. روز قيامت كه فرا رسد، تو براى زنان شفاعت مى كنى و من براى مردان ، و هر كه بر گرفتارى حسين گريه كند، دست او را مى گيريم و داخل بهشت مى كنيم . فاطمه جان ! تمام ديده ها روز قيامت گريان است ، مگر چشمى كه بر مصيبت حسين گريه كند! آن چشم براى رسيدن به نعمت هاى بهشت خندان است

داستانهاى بحارالانوار جلد 1نام نويسنده : محمود ناصرى

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 10:37:00 ق.ظ ]





  داستان کوتاه   ...

جگر گوشه مصطفى صلى الله عليه و آله
آورده اند كه چون حسين (بن ) على عليه السلام را شهيد كردند، عمر سعد پر حيله - عليه اللعنة - فرمود كه حرم امام حسين عليه السلام را بر قتلگاه گذر دادند، ايشان چون آن تنهاى بى سر را ديدند، فرياد بر آوردند و زارى در گرفتند.
زينب عليهاالسلام مى گفت : يا محمداه ! صلى عليك ملائكة السمآاء هذا حسين بالعراء، مرمل بالدماء مقطع الاعضاء، يا محمداه ! بناتك فى العسكر سبايا(880). وا محمداه ! اين سر حسين توست كه سرش باز بريده اند و تن پاره پاره كرده و بر خاك انداخته اند. وامحمداه ! اين جگر گوشه توست كه سرش بر نيزه كرده اند و اينان دختران تو هستند - كه هرگز هيچ نامحرمى قد و بالاى ايشان را نديده است - كه چون اسيران مى برند.
راوى گويد كه به خدا كه از گفتار وى دوست و دشمن در گريه آمدند و اشكها از چشمهاى ايشان روان مى شد و آه واويلاه از نهاد ايشان برمى آمد.

داستان عارفان مؤ لف : كاظم مقدم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1394-11-03] [ 12:40:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم