امام حسین
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو







ساعت1








  نقش زنان در قیام امام حسین (ع)   ...

 

زنان عاشورایی

نقش زنان در نهضت عاشورا

حادثه عاشورا نقش به سزایی در حیات و رشد و گسترش اسلام داشته و همچون چراغ پر نوری در جلو راه امت اسلامی نور افشانی کرده است. بی‌تردید یکی از گروه‌های نقش آفرین در این نهضت زنان بودند. اگر اسلام با قیام امام حسین (ع) زنده است، سهم بزرگی از آن مربوط به زنانی است که تاریخ، مانند آن را کمتر دیده است.

به گزارش ایسنا، در سفر امام حسین(ع) از حجاز به کربلا، علاوه بر مردان، زنان بسیاری نیز حضور داشتند. این زنان جزء اهل بیت امام حسین(ع) و یا از خانواده یاران آن حضرت بودند. زنان حادثه کربلا همانند مردان، وظیفه خاصی بر عهده داشتند آنها در زنده ماندن این حادثه شگرف و تاثیرگذار نقش بسیار ارزنده‌ای ایفا کردند. طبق بیان شهید مطهری(ره) «تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه مذکر- مونث است. حادثه‌ای که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند؛ ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش.»

پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن می‌توان گفت: یکی آنکه آنان چند نفر و چه کسانی بودند، دیگر آنکه چه نقشی داشتند. زنانی که  در کربلا حضور داشتند، برخی از فرزندان حضرت علی (ع) بودند و برخی دیگر جز آنان، چه از بنی هاشم یا دیگران، حضرت زینب(س)، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، حضرت رقیه(س) و ام هانی از فرزندان حضرت علی (ع) بودند، فاطمه و سکینه، دختران سیدالشهدا (ع) بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین (ع) و مادر وهب‌بن عبدالله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند.

۵ نفر زن که از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدندکه عبارتند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبدالله کلبی، مادر عبدالله کلبی، مادر عمر بن جناده، زینب کبری (ع). زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی نمیریه قاسطیه، زن عبدالله بن عمیر کلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوی شهادت کرد و همان جا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد و کشته شد.

در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند: یکی مادر عبدالله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمروبن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردی که را به وسیله آن کشت، سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، که امام حسین (ع) او را به خیمه‌ها برگرداند. دلهم، دختر عمر (همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینی پیوست. زهیر بیشتر تحت تاثیر سخنان همسرش حسینی شد و به امام پیوست.   زنی از قبیله بکربن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولی هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه‌های اهل بیت، شمشیری برداشت و رو به خیمه‌ها آمد و آل بکربن وائل را به یاری طلبید.

زینب کبری و ام کلثوم، دختران امیرالمومنین علی(ع) همچنین فاطمه دختر امام حسین (ع) نیز جزو اسیران بودند و در کوفه و …سخنرانی‌های افشاگر داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل می‌داند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه‌ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.

اما درباره حضور این زنان در حادثه عاشورا بیشتر به محور «پیام‌رسانی» باید اشاره کرد. البته جهات دیگری نیز وجود داشت که فهرست وار به آنها اشاره می‌شود که هر کدام می‌تواند به عنوان «درس» مورد توجه باشد:

*مشارکت زنان در جهاد: شرکت در جبهه پیکار و همدلی و همراهی با نهضت مردانه امام حسین(ع) و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوه‌های این حضور است. چه همکاری طوعه در کوفه با نهضت مسلم، چه همراهی همسران برخی از شهدای کر بلا، چه حتی اعتراض و انتقاد برخی همسران سپاه کوفه به جنایت‌های شوهرانشان مثل زن خولی.

* آموزش صبر: روحیه مقاومت و تحمل زنان به شهادت‌ها در کربلا درس دیگر نهضت بود. اوج آن صبوری و پایداری در رفتار و روحیات زینب کبری (س) جلوه‌گر بود.

* پیام‌رسانی: افشاگری‌های زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه، پاسداری از خون شهدا بود. سخنان بانوان هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفت‌وگوهای پراکنده به تناسب زمان و مکان.

* روحیه‌بخشی: در بسیاری از جنگ‌ها حضور تشویق‌آمیز زنان در جبهه، به رزمندان روحیه می‌بخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند.

*پرستاری: رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از نقش‌های دیگر زنان در جبهه‌ها، از جمله در عاشوراست. نقش پرستاری و مراقبت حضرت زینب از امام سجاد (ع) یکی از این نمونه‌هاست.

*مدیریت: بروز صحنه‌های دشوار و بحرانی، تسعدادهای افراد  را شکوفا می‌سازد. نقش حضرت زینب(س) در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس «مدیریت در شرایط بحران» را می‌آموزد. وی مجموعه بازمانده را در راستای اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام خنثی‌کننده نتایج عاشورا، از سوی دشمن، مقابله نمود و نقش‌های دشمن را خنثی ساخت.

*حفظ ارزش‌ها: درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزش‌های دینی و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشم‌های آلوده است. زنان اهل بیت(ع)، با آنکه اسیر بودند، اما اعتراض‌کنان، بر حفظ عفاف تاکید می‌ورزیدند. ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمی‌کنید برای تماشای اهل بیت پیامبر(ص) جمع شده‌اید؟ وقتی هم در کوفه در خانه‌ای بازداشت بودند، حضرت زینب(س) اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز بر این گونه گرداندن بانوان شهر به شهر، اعتراض کرد: «امن العدل یابن الیلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدو بهن الاعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المعاقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید…» و نمونه‌های دیگری را از سخنان و کارها که همه درس آموز عفت و دفاع از ارزش‌هاست.

* تغییر ماهیت اسارت: اسارت را به آزادی بخشی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند.

*عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا: گریه‌ها، شیون‌ها، عزداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم، به ماجرای کربلا عمق بخشید و بر احساسات نیز تاثیر گذاشت و از این رهگذر، ماندگارتر شد.

برگرفته از کتاب فرهنگ عاشورا نوشته جواد محدثی.

منبع: www.isna.ir/news

موضوعات: قیام  لینک ثابت



[دوشنبه 1397-10-10] [ 11:56:00 ق.ظ ]





  اربعین   ...

ار بعین

1- توکّل

امام محمد باقر(ع) در سخنی گهربار فرمودند: «کسی که به خدا توکّل کند، شکست نمی‌خورد» و قیام خونین عاشورا، سرشار از این آموزه نیک الهی است که فرجامی جز پیروی حق بر باطل را نوید نبخشید. امام حسین‌(ع) گرچه به استناد دعوت‌نامه‌های کوفیان به سمت آنان حرکت کرد، ولی توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همین دلیل، وقتی میان راه، خبر بی‌وفایی مردم و شهادت مسلم بن عقیل (ع) را شنید، تصمیم خویش را تغییر نداد و برای انجام تکلیف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نیز بر این اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بی‌ رحمانه دشمن، در نیایشی به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنین بیان فرمود:

«خداوندا! تو تکیه گاه من در هر اندوه، و امید من در هر سختی هستی. تو در هر پیشامدی تکیه گاه و مایه پشت گرمی منی.»

2- رضا و تسلیم

یکی از آموزه‌های کربلا، راضی بودن به رضای الهی است. هدف امام حسین(ع) فقط خشنودی خدا و پیامبر او بود. اگر در آن قیام خونین، جان عزیزش را نثار کرد، اگر سخت‌ترین مصیبت‌ها را به جان خرید،‌ و اگر خاندان گرامی‌اش را به دست اسارت سپرد، هدفی جز کسب رضای الهی نداشت. امام حسین(ع) هنگامی که می‌خواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبه‌ای به این ویژگی اشاره فرموده است:

«ما اهل بیت به آنچه خدا راضی است،‌ راضی و خشنودیم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت می‌ورزیم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنایت خواهد فرمود.»

3- عمل به تکلیف

از آموزه‌های ارزشمند کربلا، عمل به تکلیف است. هنگامی که دعوت نامه‌های پیاپی مردم کوفه به امام حسین(ع) رسید، ایشان هرچند از سست‌عهدی کوفیان آگاه بود، ولی آن اعلام حمایت‌ها را تکلیف‌آور دانست و به سوی آنان حرکت کرد.

امام خمینی که خود سال‌ها بعد با همین انگیزه، قیامی عزّت آفرین را پایه ریخت،‌ در سخنانی درباره این آموزه عاشورایی می‌فرماید:

- این‌که حضرت ابی عبدالله (ع) قیام کرد با عدد کم،‌ برای این‌که گفتند تکلیف من این است که نهی از منکر کنم.

- حضرت سیدالشهدا(ع) تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاویه و پسرش را.

- لکن تکلیف بود که قیام بکند و خونش را بدهد تا این‌که ملت را اصلاح کند و عَلَم یزید را بخواباند.

4- آزادگی

عاشورا، نماد آزادگی است و حضرت سیدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کسانی که بیعت با یزید را از ایشان می‌خواستند تا در امان بماند، می‌فرمود:‌ آگاه باشید! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا میان دو چیز مجبور کرده است: ‌بین مرگ و ذلت،‌ ولی هیهات که ما ذلت و خواری را بپذیریم. خداوند پذیرش ذلت را بر ما و بر پیامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامن‌های پاک و دارای اصالت و شرف و خاندان دارای همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نمی‌دهد اطاعت فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.

5- اخلاص

اخلاص سیدالشهدا(ع) و یاران آن حضرت، مهم‌ترین عامل جاودانگی قیام حسینی است. از زمانی که حضرت از مدینه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسیار کسانِ مدّعی با ایشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسینی نشان دادند، ولی هیچ‌کدام بر حرف خود نایستادند و در نهایت، سرور شهیدان را تنها رها کردند.

در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نیز، تنها خون بود و شمشیر و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتیازهای اجتماعی و مقام‌های دنیوی خبری نبود. از این رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نیروی اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه می‌دادند و یکی یکی شربت شهادت می‌نوشیدند.

6- ایثار

از بارزترین درس‌های عاشورای حسینی ایثار و مقدّم داشتن دیگری بر خود است. در صحنه کربلا، نخستین ایثارگر، خود سیدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فدای دین خدا کند و رضای او را برهمه چیز برگزیند. حتی زمانی که یاران حضرت به شهادت رسیدند و نوبت به جان‌فشانیِ بنی‌هاشم رسید، امام حسین (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علی اکبر(ع) را برای شهادت در راه خدا فراخواند.

جلوه دیگر ایثار در کربلا، کار زیبای حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، یاد لب‌های تشنه امام حسین (ع) و کودکان تشنه‌کامش افتاد و به خود نهیب زد که: آیا آب می‌نوشی، در حالی که برادر و مولایت حسین (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشید و بازگشت و لب‌تشنه به شهادت رسید.

7- امر به معروف و نهی از منکر

از آموزه‌های ارزنده نهضت حسینی، توجه به دو فریضه مهم امر به معروف و نهی ازمنکر است. امام حسین (ع) در وصیت نامه‌ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفیه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین برشمرد:‌

من نه از روی سرمستی و گستاخی، و نه برای فساد و ستمگری حرکت کردم، بلکه تنها برای طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن ابی طالب عمل نمایم.

حضرت سیدالشهدا (ع) در جای دیگری نیز فرموده بودند:

«بارخدایا! من به معروف اشتیاق، و از منکر تنفّر دارم.»

بر این اساس، در زیارت‌های گوناگونی که درباره امام حسین (ع) از پیشوایان معصوم (ع) وارده شده، این تعابیر دیده می‌شود: «گواهی می‌دهم تو نماز را به پا داشتی و زکات دادی و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی.»

8- نفی نژاد‌پرستی

شهید، شهید است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زبانی باشد؛‌ سفید و سیاه، عرب و عجم، رومی یا زنگی. ملاک ارزش در اسلام، عقیده و ایمان است.

شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همه‌گونه شهیدی دارد؛ جوان، پیر، خردسال، شیرخوار، سیاه، سفید، عرب و عجم. آنجا، یگانگی است و از نابرابریِ نژادی اثری نیست. پیشوای شهیدان، حسین (ع) در صحنه نبرد، این آموزش دینی و انسانی را به کار گرفت و سپاس و ستایشی همسان به همه یارانش، از پیرمرد تا نوجوان، و از رییس قبیله تا غلام سیاه روا می‌دارد.

9- پای بندی به اصول انسانی و اخلاقی

نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاری به حقوق انسانی است. یاران امام حسین (ع) در بین راه کربلا، با لشکریان حرّ بن یزید ریاحی برخوردند که راه را برآن حضرت و یارانش بستند. برخی از یاران امام پیشنهاد مبارزه و نابودی آنها را دادند و دلیل آوردند که قدرت نبرد با ایشان را داریم. ولی امام مدارا کرد و یاران را به صبر دعوت فرمود.

همچنین صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از یاران امام خواست با تیری او را از پای درآورد که حضرت مانع شد.

10- رنگ و بویی جاودانه

مؤمن باید از فرصت‌هایی که برایش پیش می‌آید بهترین و بیشترین استفاده را بنماید و اکنون که می‌خواهد چیزی را در راه خدا ببخشد باید به آن رنگ و بوی جاودانگی دهد تا همیشه،‌ حتی پس از مرگ نیز، از آن بهره گیرد.

و اساساً یکی از اهدافی که اسلام وقف را فرا روی مؤمنان قرار داده این است که بعد از مرگ نیز پرونده‌ی اعمال نیکش بسته نشود و از پاداش آن تا روز قیامت بهره‌مند گردد. از این رو مردگان حسرت می‌خورند و آرزو می‌کنند که ای کاش می‌توانستند لحظه‌ای به دنیا بازگردند تا این عمل صالح را انجام دهند.

 

1- توکّل

امام محمد باقر(ع) در سخنی گهربار فرمودند: «کسی که به خدا توکّل کند، شکست نمی‌خورد» و قیام خونین عاشورا، سرشار از این آموزه نیک الهی است که فرجامی جز پیروی حق بر باطل را نوید نبخشید. امام حسین‌(ع) گرچه به استناد دعوت‌نامه‌های کوفیان به سمت آنان حرکت کرد، ولی توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همین دلیل، وقتی میان راه، خبر بی‌وفایی مردم و شهادت مسلم بن عقیل (ع) را شنید، تصمیم خویش را تغییر نداد و برای انجام تکلیف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نیز بر این اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بی‌ رحمانه دشمن، در نیایشی به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنین بیان فرمود:

«خداوندا! تو تکیه گاه من در هر اندوه، و امید من در هر سختی هستی. تو در هر پیشامدی تکیه گاه و مایه پشت گرمی منی.»

2- رضا و تسلیم

یکی از آموزه‌های کربلا، راضی بودن به رضای الهی است. هدف امام حسین(ع) فقط خشنودی خدا و پیامبر او بود. اگر در آن قیام خونین، جان عزیزش را نثار کرد، اگر سخت‌ترین مصیبت‌ها را به جان خرید،‌ و اگر خاندان گرامی‌اش را به دست اسارت سپرد، هدفی جز کسب رضای الهی نداشت. امام حسین(ع) هنگامی که می‌خواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبه‌ای به این ویژگی اشاره فرموده است:

«ما اهل بیت به آنچه خدا راضی است،‌ راضی و خشنودیم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت می‌ورزیم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنایت خواهد فرمود.»

3- عمل به تکلیف

از آموزه‌های ارزشمند کربلا، عمل به تکلیف است. هنگامی که دعوت نامه‌های پیاپی مردم کوفه به امام حسین(ع) رسید، ایشان هرچند از سست‌عهدی کوفیان آگاه بود، ولی آن اعلام حمایت‌ها را تکلیف‌آور دانست و به سوی آنان حرکت کرد.

امام خمینی که خود سال‌ها بعد با همین انگیزه، قیامی عزّت آفرین را پایه ریخت،‌ در سخنانی درباره این آموزه عاشورایی می‌فرماید:

- این‌که حضرت ابی عبدالله (ع) قیام کرد با عدد کم،‌ برای این‌که گفتند تکلیف من این است که نهی از منکر کنم.

- حضرت سیدالشهدا(ع) تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاویه و پسرش را.

- لکن تکلیف بود که قیام بکند و خونش را بدهد تا این‌که ملت را اصلاح کند و عَلَم یزید را بخواباند.

4- آزادگی

عاشورا، نماد آزادگی است و حضرت سیدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کسانی که بیعت با یزید را از ایشان می‌خواستند تا در امان بماند، می‌فرمود:‌ آگاه باشید! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا میان دو چیز مجبور کرده است: ‌بین مرگ و ذلت،‌ ولی هیهات که ما ذلت و خواری را بپذیریم. خداوند پذیرش ذلت را بر ما و بر پیامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامن‌های پاک و دارای اصالت و شرف و خاندان دارای همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نمی‌دهد اطاعت فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.

5- اخلاص

اخلاص سیدالشهدا(ع) و یاران آن حضرت، مهم‌ترین عامل جاودانگی قیام حسینی است. از زمانی که حضرت از مدینه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسیار کسانِ مدّعی با ایشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسینی نشان دادند، ولی هیچ‌کدام بر حرف خود نایستادند و در نهایت، سرور شهیدان را تنها رها کردند.

در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نیز، تنها خون بود و شمشیر و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتیازهای اجتماعی و مقام‌های دنیوی خبری نبود. از این رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نیروی اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه می‌دادند و یکی یکی شربت شهادت می‌نوشیدند.

6- ایثار

از بارزترین درس‌های عاشورای حسینی ایثار و مقدّم داشتن دیگری بر خود است. در صحنه کربلا، نخستین ایثارگر، خود سیدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فدای دین خدا کند و رضای او را برهمه چیز برگزیند. حتی زمانی که یاران حضرت به شهادت رسیدند و نوبت به جان‌فشانیِ بنی‌هاشم رسید، امام حسین (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علی اکبر(ع) را برای شهادت در راه خدا فراخواند.

جلوه دیگر ایثار در کربلا، کار زیبای حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، یاد لب‌های تشنه امام حسین (ع) و کودکان تشنه‌کامش افتاد و به خود نهیب زد که: آیا آب می‌نوشی، در حالی که برادر و مولایت حسین (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشید و بازگشت و لب‌تشنه به شهادت رسید.

7- امر به معروف و نهی از منکر

از آموزه‌های ارزنده نهضت حسینی، توجه به دو فریضه مهم امر به معروف و نهی ازمنکر است. امام حسین (ع) در وصیت نامه‌ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفیه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین برشمرد:‌

من نه از روی سرمستی و گستاخی، و نه برای فساد و ستمگری حرکت کردم، بلکه تنها برای طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن ابی طالب عمل نمایم.

حضرت سیدالشهدا (ع) در جای دیگری نیز فرموده بودند:

«بارخدایا! من به معروف اشتیاق، و از منکر تنفّر دارم.»

بر این اساس، در زیارت‌های گوناگونی که درباره امام حسین (ع) از پیشوایان معصوم (ع) وارده شده، این تعابیر دیده می‌شود: «گواهی می‌دهم تو نماز را به پا داشتی و زکات دادی و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی.»

8- نفی نژاد‌پرستی

شهید، شهید است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زبانی باشد؛‌ سفید و سیاه، عرب و عجم، رومی یا زنگی. ملاک ارزش در اسلام، عقیده و ایمان است.

شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همه‌گونه شهیدی دارد؛ جوان، پیر، خردسال، شیرخوار، سیاه، سفید، عرب و عجم. آنجا، یگانگی است و از نابرابریِ نژادی اثری نیست. پیشوای شهیدان، حسین (ع) در صحنه نبرد، این آموزش دینی و انسانی را به کار گرفت و سپاس و ستایشی همسان به همه یارانش، از پیرمرد تا نوجوان، و از رییس قبیله تا غلام سیاه روا می‌دارد.

9- پای بندی به اصول انسانی و اخلاقی

نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاری به حقوق انسانی است. یاران امام حسین (ع) در بین راه کربلا، با لشکریان حرّ بن یزید ریاحی برخوردند که راه را برآن حضرت و یارانش بستند. برخی از یاران امام پیشنهاد مبارزه و نابودی آنها را دادند و دلیل آوردند که قدرت نبرد با ایشان را داریم. ولی امام مدارا کرد و یاران را به صبر دعوت فرمود.

همچنین صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از یاران امام خواست با تیری او را از پای درآورد که حضرت مانع شد.

10- رنگ و بویی جاودانه

مؤمن باید از فرصت‌هایی که برایش پیش می‌آید بهترین و بیشترین استفاده را بنماید و اکنون که می‌خواهد چیزی را در راه خدا ببخشد باید به آن رنگ و بوی جاودانگی دهد تا همیشه،‌ حتی پس از مرگ نیز، از آن بهره گیرد.

و اساساً یکی از اهدافی که اسلام وقف را فرا روی مؤمنان قرار داده این است که بعد از مرگ نیز پرونده‌ی اعمال نیکش بسته نشود و از پاداش آن تا روز قیامت بهره‌مند گردد. از این رو مردگان حسرت می‌خورند و آرزو می‌کنند که ای کاش می‌توانستند لحظه‌ای به دنیا بازگردند تا این عمل صالح را انجام دهند.

 

1- توکّل

امام محمد باقر(ع) در سخنی گهربار فرمودند: «کسی که به خدا توکّل کند، شکست نمی‌خورد» و قیام خونین عاشورا، سرشار از این آموزه نیک الهی است که فرجامی جز پیروی حق بر باطل را نوید نبخشید. امام حسین‌(ع) گرچه به استناد دعوت‌نامه‌های کوفیان به سمت آنان حرکت کرد، ولی توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همین دلیل، وقتی میان راه، خبر بی‌وفایی مردم و شهادت مسلم بن عقیل (ع) را شنید، تصمیم خویش را تغییر نداد و برای انجام تکلیف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نیز بر این اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بی‌ رحمانه دشمن، در نیایشی به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنین بیان فرمود:

«خداوندا! تو تکیه گاه من در هر اندوه، و امید من در هر سختی هستی. تو در هر پیشامدی تکیه گاه و مایه پشت گرمی منی.»

2- رضا و تسلیم

یکی از آموزه‌های کربلا، راضی بودن به رضای الهی است. هدف امام حسین(ع) فقط خشنودی خدا و پیامبر او بود. اگر در آن قیام خونین، جان عزیزش را نثار کرد، اگر سخت‌ترین مصیبت‌ها را به جان خرید،‌ و اگر خاندان گرامی‌اش را به دست اسارت سپرد، هدفی جز کسب رضای الهی نداشت. امام حسین(ع) هنگامی که می‌خواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبه‌ای به این ویژگی اشاره فرموده است:

«ما اهل بیت به آنچه خدا راضی است،‌ راضی و خشنودیم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت می‌ورزیم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنایت خواهد فرمود.»

3- عمل به تکلیف

از آموزه‌های ارزشمند کربلا، عمل به تکلیف است. هنگامی که دعوت نامه‌های پیاپی مردم کوفه به امام حسین(ع) رسید، ایشان هرچند از سست‌عهدی کوفیان آگاه بود، ولی آن اعلام حمایت‌ها را تکلیف‌آور دانست و به سوی آنان حرکت کرد.

امام خمینی که خود سال‌ها بعد با همین انگیزه، قیامی عزّت آفرین را پایه ریخت،‌ در سخنانی درباره این آموزه عاشورایی می‌فرماید:

- این‌که حضرت ابی عبدالله (ع) قیام کرد با عدد کم،‌ برای این‌که گفتند تکلیف من این است که نهی از منکر کنم.

- حضرت سیدالشهدا(ع) تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاویه و پسرش را.

- لکن تکلیف بود که قیام بکند و خونش را بدهد تا این‌که ملت را اصلاح کند و عَلَم یزید را بخواباند.

4- آزادگی

عاشورا، نماد آزادگی است و حضرت سیدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کسانی که بیعت با یزید را از ایشان می‌خواستند تا در امان بماند، می‌فرمود:‌ آگاه باشید! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا میان دو چیز مجبور کرده است: ‌بین مرگ و ذلت،‌ ولی هیهات که ما ذلت و خواری را بپذیریم. خداوند پذیرش ذلت را بر ما و بر پیامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامن‌های پاک و دارای اصالت و شرف و خاندان دارای همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نمی‌دهد اطاعت فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.

5- اخلاص

اخلاص سیدالشهدا(ع) و یاران آن حضرت، مهم‌ترین عامل جاودانگی قیام حسینی است. از زمانی که حضرت از مدینه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسیار کسانِ مدّعی با ایشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسینی نشان دادند، ولی هیچ‌کدام بر حرف خود نایستادند و در نهایت، سرور شهیدان را تنها رها کردند.

در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نیز، تنها خون بود و شمشیر و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتیازهای اجتماعی و مقام‌های دنیوی خبری نبود. از این رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نیروی اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه می‌دادند و یکی یکی شربت شهادت می‌نوشیدند.

6- ایثار

از بارزترین درس‌های عاشورای حسینی ایثار و مقدّم داشتن دیگری بر خود است. در صحنه کربلا، نخستین ایثارگر، خود سیدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فدای دین خدا کند و رضای او را برهمه چیز برگزیند. حتی زمانی که یاران حضرت به شهادت رسیدند و نوبت به جان‌فشانیِ بنی‌هاشم رسید، امام حسین (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علی اکبر(ع) را برای شهادت در راه خدا فراخواند.

جلوه دیگر ایثار در کربلا، کار زیبای حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، یاد لب‌های تشنه امام حسین (ع) و کودکان تشنه‌کامش افتاد و به خود نهیب زد که: آیا آب می‌نوشی، در حالی که برادر و مولایت حسین (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشید و بازگشت و لب‌تشنه به شهادت رسید.

7- امر به معروف و نهی از منکر

از آموزه‌های ارزنده نهضت حسینی، توجه به دو فریضه مهم امر به معروف و نهی ازمنکر است. امام حسین (ع) در وصیت نامه‌ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفیه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین برشمرد:‌

من نه از روی سرمستی و گستاخی، و نه برای فساد و ستمگری حرکت کردم، بلکه تنها برای طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن ابی طالب عمل نمایم.

حضرت سیدالشهدا (ع) در جای دیگری نیز فرموده بودند:

«بارخدایا! من به معروف اشتیاق، و از منکر تنفّر دارم.»

بر این اساس، در زیارت‌های گوناگونی که درباره امام حسین (ع) از پیشوایان معصوم (ع) وارده شده، این تعابیر دیده می‌شود: «گواهی می‌دهم تو نماز را به پا داشتی و زکات دادی و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی.»

8- نفی نژاد‌پرستی

شهید، شهید است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زبانی باشد؛‌ سفید و سیاه، عرب و عجم، رومی یا زنگی. ملاک ارزش در اسلام، عقیده و ایمان است.

شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همه‌گونه شهیدی دارد؛ جوان، پیر، خردسال، شیرخوار، سیاه، سفید، عرب و عجم. آنجا، یگانگی است و از نابرابریِ نژادی اثری نیست. پیشوای شهیدان، حسین (ع) در صحنه نبرد، این آموزش دینی و انسانی را به کار گرفت و سپاس و ستایشی همسان به همه یارانش، از پیرمرد تا نوجوان، و از رییس قبیله تا غلام سیاه روا می‌دارد.

9- پای بندی به اصول انسانی و اخلاقی

نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاری به حقوق انسانی است. یاران امام حسین (ع) در بین راه کربلا، با لشکریان حرّ بن یزید ریاحی برخوردند که راه را برآن حضرت و یارانش بستند. برخی از یاران امام پیشنهاد مبارزه و نابودی آنها را دادند و دلیل آوردند که قدرت نبرد با ایشان را داریم. ولی امام مدارا کرد و یاران را به صبر دعوت فرمود.

همچنین صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از یاران امام خواست با تیری او را از پای درآورد که حضرت مانع شد.

10- رنگ و بویی جاودانه

مؤمن باید از فرصت‌هایی که برایش پیش می‌آید بهترین و بیشترین استفاده را بنماید و اکنون که می‌خواهد چیزی را در راه خدا ببخشد باید به آن رنگ و بوی جاودانگی دهد تا همیشه،‌ حتی پس از مرگ نیز، از آن بهره گیرد.

و اساساً یکی از اهدافی که اسلام وقف را فرا روی مؤمنان قرار داده این است که بعد از مرگ نیز پرونده‌ی اعمال نیکش بسته نشود و از پاداش آن تا روز قیامت بهره‌مند گردد. از این رو مردگان حسرت می‌خورند و آرزو می‌کنند که ای کاش می‌توانستند لحظه‌ای به دنیا بازگردند تا این عمل صالح را انجام دهند.

منبع:www.isna.ir

 

موضوعات: قیام  لینک ثابت



[چهارشنبه 1397-08-02] [ 01:08:00 ب.ظ ]





  امام حسین   ...

ضریح

 

درب #ضریح_امام_حسین باز است
حاجت خودرا بطلب:

اَلسلامُ علی الحُسین
وعلی علی بن الحُسین
وَعلی اُولاد الـحسین
وعَلی اصحاب الحسین
وعلی العباس اخ الحسین

موضوعات: مناسبتها  لینک ثابت



[چهارشنبه 1397-07-11] [ 10:05:00 ق.ظ ]





  امام حسین   ...

ضریح

 

درب #ضریح_امام_حسین باز است
حاجت خودرا بطلب:

اَلسلامُ علی الحُسین
وعلی علی بن الحُسین
وَعلی اُولاد الـحسین
وعَلی اصحاب الحسین
وعلی العباس اخ الحسین

موضوعات: مناسبتها  لینک ثابت



 [ 10:03:00 ق.ظ ]





  آغاز محرم تسلیت باد   ...

ماه محرم

 

السلام عليكم يااباصالح المهدى (عج)السلام عليك ياامين الله فى ارض وحجته على عباده(ياصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسين تسليت عرض مينمايم)

موضوعات: مناسبتها  لینک ثابت



[دوشنبه 1397-06-19] [ 11:48:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما