- انواع رفتار
انسانها در برخورد با مسائل مختلف زندگي رفتارهاي گوناگوني از خود نشان ميدهند. به طور كلي ميتوان اين رفتارها را به سه دسته تقسيم كرد: 1- رفتار منفعلانه، 2- رفتار پرخاشگرانه، 3- رفتار قاطعانه.
1-1 رفتار منفعلانه
هدف از اين نوع رفتار اجتناب از درگيري و اختلاف است. اين نوع افراد اغلب ديگران را به خاطر مسائل موجود شماتت ميكنند؛ مسؤوليتي در قبال كيفيت زندگي خود به عهده نميگيرند و گاه همهي تقصيرها را به گردن ميگيرند تا به عنوان يك فرد ازخودگذشته و فداكار ظاهر شوند.
آن قدر به ديگران اهميت ميدهند كه اصل را ديدگاه ديگران نسبت به خود قرار ميدهند، از اين رو ناخودآگاه براي جلب نظر ديگران خود را به كلي از ياد ميبرند و تمام انرژي و وقتشان را صرف برآورده كردن خواستههاي ديگران ميكنند.
1-2 رفتار پرخاشگرانه
اين نوع رفتار با هدف سلطهجويي و رسيدن به خواستههاي خويش از هر طريقي است. اين افراد به راحتي حقوق ديگران را زير پا ميگذارند. بيشتر توجه آنها برآوردن شدن حقوق و خواستههاي خودشان است، بي آن كه به مسؤوليتهايي كه خودشان در قبال ديگران دارند، توجهي داشته باشند. شايد اين افراد در كوتاهمدت به بيشتر خواستههاي خود برسند، امّا بهاي آن را ديگران بايد بپردازند.
1-3 رفتار جرأتمند يا قاطعانه
در اين نوع از رفتار، افراد به آساني با احترام گذاشتن به حقوق خود و ديگران به خواستههاي منطقيشان ارزش مينهند.
2- مفاهيم نظري پرخاشگري
2-1 ذاتي بودن پرخاشگري
گروهي از صاحبنظران معتقدند خشونت در ذات انسانها است، يعني همه چيز را به گردن ژنها و هورمونها مياندازند و اكثريت مردم اين نظريه را قبول دارند.
افرادي مانند فرويد و لورنز معتقدند كه پرخاشگري به عنوان يك نيروي نهفته در انسان داراي حالت هيدروليكي است كه به تدريج در شخص متراكم و فشرده ميشود و سرانجام نياز به تخليه پيدا ميكند.
2-2 منشأ اجتماعي و يادگيري
دانشمندان امروز معتقدند پرخاشگري محصول يادگيري است. برخي از اين افراد عوامل ذاتي را كمرنگ ميبينند.
اين گروه فكر ذاتي بودن پرخاشگري را براي انسان خطرناك و مخرّب ميدانند، زيرا داشتن چنين فكري سبب ميشود كه پرخاشگري مانند ميل به غذا يك واكنش اجتنابناپذير تلقي شود، بنابراين انسان در كنترل آن نميتواند نقش داشته باشد. به همين دليل آنها معتقدند كه پرخاشگري از نظر اجتماعي هم قابل آموزش است و هم قابل پيشگيري و كنترل و براي نظر خود چند دليل آوردهاند:
1- دشمني ذاتي ميان حيوانات وجود ندارد و آنچه ما ميبينيم آموزشهاي والدين آنهاست.
2- وجود كروموزوم اضافي را نميتوان دليلي بر ذاتي بودن پرخاشگري دانست، كروموزومهاي اضافي سبب افزايش و درشتي اندام ميشود.
3- تحريك الكتريكي هيپوتالاموس در مورد حيوان وقتي موجب رفتار پرخاشگرانه ميشود كه او در برابر حيوان ضعيفتر از خود قرار گرفته باشد. اگر حيوان در مقابل او قويتر از وي باشد، واكنش او فرار است نه پرخاشگري. در انسان نيز حالت هيجاني عصبانيت و پرخاشگري بر طبق نظريه تحريكي- شناختي ناشي از شناخت فرد از كلمات و مفاهيم به عنوان ابزار عصبانيكننده و توهينآميز استفاده كرد، به همين دليل ممكن است از دو فرد يكي در برابر شنيدن كلمهاي عصباني نشود و ديگري در برابر شنيدن همان كلمه عصباني شود. حال اگر پرخاشگري ذاتي بود بايد هر دو نفر عصباني ميشدند.
3- نمودهاي خشم
خشم كه يكي از غرايز وجودي انسان و حالت هيجاني روحي است به حالتهاي مختلف بروز ميكند.
3-1 پرخاشگري
بلند كردن صدا، درشتگويي يا به زبان آوردن كلمات توهينآميز، لعن و نفرين.
3-2 طعنهزني
مسخره كردن يا به زبان آوردن سخناني كنايهآميز در مورد ديگران، فاش كردن اسرار ديگران يا تحقير كردن شخصي جلوي ديگران.
3-3 خشم سرد
قهر كردن يا كنار كشيدن خود براي دورههاي زماني متعدد، خودداري از رفتار دوستانه، انكار اشتباهات.
3-4 خصومت
انتقال ناراحتي درون به بيرون، صداي بلند.
4- فايده قوّهي غضبيه
قوه غضبيه يكي از نعمتهاي بزرگ الهي و مايهي آباداني دنيا و آخرت و بقاي شخص و نوع انسان است و در تشكيل مدينهي فاضله و نظام جامعه مدخليت عظيم دارد.
اگر اين نيرو در حيوان نبود، در برابر ناملايمات طبيعت از خود دفاع نميكرد و اگر در انسان نبود علاوه بر زوال و نابودي از بسياري كمالات و ترقّيات بازميماند.
انجام امر به معروف و نهي از منكر و اجراي حدود و تعزيرات و ساير برنامههاي ديني و عقلي جز در سايهي قوهي غضب صورت نميگيرد. آنان كه خاموش كردن و كُشتن قوهي غضب را كمال ميدانند، سخت در اشتباهند و از حد كمال و اعتدال غافلند.
خداوند اين قوه را عبث قرار نداده؛ جهاد با دشمنان دين و حفظ نظام بشري و دفاع از مال و جان و ناموس و جهاد با نفس جز با اين قوه انجام نميگيرد و حفظ حدود و مرزها از تجاوز دشمن و دفع ضرر براي جامعه در سايهي آن انجام ميشود.
پی نوشتها:
1-مريم، كربلايي عليگل، همان، ص 82.
2- فرشاد، نجفيپور، خشم و خشونت، چاپ اوّل، تهران، نسل نوانديش، 1386، ص 29.
3- شهرام، مامي و مصطفي، نادري، همان، به نقل از جرج دبليو. گريفين، ويژگيهاي پيشبينيكننده پرخاشگري.
4- شهرام، مامي و مصطفي، نادري، همان، به نقل از ابوالقاسم اكبري، مشكلات نوجوانان و جوانان.
- رابرت، ني، غلبه بر خشم، مترجم: مرجان فرجي، تهران، رشد، 1389، ص54
5- جواد، محدثي، همان، ص 78.
[شنبه 1395-02-25] [ 01:19:00 ب.ظ ]