امام حسین
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30








جستجو







ساعت1








  زنان حاضر در عاشورا   ...

زنانی که در کربلا حاضر بودند 
عقیق: زناني كه در كربلا حضور داشتند، برخي از اولاد علي «ع» بودند، و برخي جز آنان، چه از بني هاشم يا ديگران.

زينب، ام كلثوم، فاطمه، صفيه، رقيه و ام هاني، از اولاد اهل بيت عليهم السلام بودند، فاطمه و سكينه، دختران سيد الشهدا«ع» بودند، رباب، عاتكه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقيل، فضه نوبيه، كنيز خاص امام حسين«ع» و مادر وهب بن عبد الله نيز از زنان حاضر در كربلا بودند.(1)

5 نفر زن كه از خيام حسيني به طرف دشمن بيرون آمدند، عبارت بودند از: كنيز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله كلبي، مادرعبد الله كلبي، مادر عمر بن جناده، زينب كبري «ع».

زني كه در عاشورا شهيد شد، مادر وهب بود، بانوي نميريه قاسطيه، زن عبد الله بن عمير كلبي كه بر بالين شوهر آمد و از خدا آرزوي شهادت كرد و همانجا با عمود غلام شمر كه بر سرش فرود آورد، كشته شد.

در عاشورا دو زن از فرط عصبيت و احساس، به حمايت از امام برخاستند و جنگيدند:
يكي مادر عبد الله بن عمر كه پس از شهادت فرزند، با عمود خيمه به طرف دشمن روي كرد و امام او را برگرداند.

ديگري مادر عمرو بن جناده كه پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردي را به وسيله آن كشت، سپس شمشيري گرفت و با رجزخواني به ميدان رفت، كه امام حسين«ع» او را به خيمه‏ها برگرداند.(2)

دلهم، دختر عمر(همسر زهير بن قين) نيز در راه كربلا به اتفاق شوهرش به كاروان حسيني پيوست. زهير بيشتر تحت تأثير سخنان همسرش حسيني شد و به امام پيوست.

رباب، دختر امرء القيس كلبي،همسر امام حسين«ع» نيز در كربلا حضور داشت، مادر سكينه و عبد الله. زني از قبيله بكر بن وائل نيز حضور داشت، كه ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولي هنگام حمله سپاهيان كوفه به خيمه‏هي اهل بيت، شمشيري برداشت و رو به خيمه‏ها آمد و آل بكر بن وائل را به ياري طلبيد.

زينب كبري و ام كلثوم، دختران اميرالمؤمنين«ع»،همچنين فاطمه دختر امام حسين«ع» نيز جزو اسيران بودند و در كوفه و… سخنرانيهي افشاگر داشتند.

مجموعه اين بانوان، همراه كودكان خردسال، كاروان اسري اهل بيت را تشكيل مي‏دادند كه پس از شهادت امام و حمله سپاه كوفه به خيمه‏ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهي و اسير به كوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.

پي‏ نوشت ها:
1ـ زندگاني سيد الشهدا،عماد زاده،ج 2، ص 124، به نقل از لهوف، كبريت احمر و انساب الأشراف.
2ـ همان، ص 236.

منبع :www.aghigh.ir/fa/news

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



[شنبه 1395-08-15] [ 12:50:00 ب.ظ ]





  # سبک زندگی عاشورایی   ...

کمک به اندازه معرفت فقیر

روزى امام حسین علیه السلام در گوشه اى از مسجد پیامبر صلى اللّه علیه و آله نشسته بود. مردى عرب نزد او آمد و گفت : یابن رسول اللّه من باید یک دیه کامل بپردازم و توان اداى آن را ندارم . نزد خودم مى روم و از کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کمتر از اهلبیت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله نمى شناسم .

امام حسین علیه السلام فرمود: اى برادر عرب من سه سوال مى کنم اگر یکى از آنها راجواب دادى یک سوم بدهى تو را مى پردازم و اگر دو مساءله را پاسخ دادى دوثلث آن را ادا مى کنم و اگر هر سه سوال را جواب دادى تمام بدهى تو را مى پردازم .

مردعرب گفت : یابن رسول اللّه آیامانند شما از مانند من (که عربى جاهل و بى سواد هستم ) سوال مى کند؟ شما که اهل علم و شرف و بزرگى هستید؟

امام حسین علیه السلام فرمود: بله شنیدم که جدم رسول اللّه خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: (المعروف بقدر المعروفه ) (به اندازه معرفت احسان شود.)

مرد عرب گفت : هر چه مى خواهید سوال کنید اگر دانستم جواب مى دهى و اگر ندانستم از شما مى آموزم . (و لاقوه الاباللّه ) چ

امام علیه السلام پرسید: (اى الاعمال افضل ) (کدام اعمال بهترند؟)

جواب دادن (الایمان باللّه ) (ایمان به خدا)

حضرت پرسید: (فما النتجاه من المهلکه ) (راه نجات از مهلکه کدام است ؟)

پسخ داد: (الثقه باللّه ) (اعتماد و توکل بر خداوند.

امام علیه السلام سوال کرد: (فمایزین الرجل ) (چه چیزى به مرد زینت مى بخشد؟)

مرد عزب جواب داد: (علم معه حلم ) (توکل توام با بردبارى )

حضزت فرمود: اگر علم وحلم نداشت چه چیزى او را زینت مى دهد؟مرد عرب : (فقر معه مروه ) (مال همراه بامروت )

امام علیه السلام : اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه ؟

مرد عرب : ( صاعقه تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلک )( صاعقه اى از آسمان پائین آید واو را آتش زند که مستحق چنین عذابى است ) امام علیه السلام خندید و کیسه اى را که در آن هزار دینار زر سرخ بود به او داد و انگشترى را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشید و فرمود: طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگى نما.

مرد عرب آنها را برداشت و گفت :( اللّه اعلم حیث یجعل رسالته ) یعنى : یعنى خداوند بهتر مى داند مه رسالتش را رد مجا قرار دهد.

منبع : www.beytoote.com

 

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



[شنبه 1395-08-01] [ 12:48:00 ب.ظ ]





  #سبک زندگی عاشورایی   ...

 

سبک زندگی حسینی.«سبک زندگی»بخشی ازفرهنگ است،آن بخشی که به رفتارظاهری انسان وظاهرانسان بازمی‌گردد.آن بخشی ازظاهرورفتارظاهری انسان که قابل مدیریت است.البته ممکن است کسی سبک زندگی خود و همین ظاهر خود را بر اساس عقایدش تنظیم کند.به عنوان مثال درسبک زندگی ما لباس ماه محرّم و لباس عزای ما مشکی رنگ است و ممکن است در منطقۀ دیگری برای عزاداری لباس دیگری مرسوم باشد.سبک زندگی،ظاهرزندگی راشامل می‌شوداعمّ ازگفتار،پوشش و… شایداولین چیزی که درسبک زندگی دیده می‌شودنحوۀ پوشش انسان باشدو …اسلام فقط با اخلاقِ ما کار ندارد بلکه با سبک زندگیِ مانیزکاردارد.مثلاًاینکه ماعصبی‌مزاج هستیم یانه،جزءسبک زندگی نیست(بلکه به اخلاق مربوط می‌شود)،امااینکه چگونه عصبانیت خودراابرازکنیم جزءسبک زندگی است،اینکه ما آدمِ باسخاوتی هستیم ربطی به سبک زندگی نداردولی اینکه سخاوت خودراچگونه بروزمی‌دهیم به سبک زندگی مربوط می‌شود.یك نمونه ازسبك زندگی حسینی راامشب عرض می كنم وآن درباره حق الناس است امام حسین(ع)زمین كربلاراخرید،تاخونش درزمین مردم ریخته نشودوزائرانش درملك غصبی واردنشوند.حضرت درآن شرایط حساس ازمساله ی حق الناس،غافل نبودندچراکه می دانستند درآن زمین٬جنگی درمی گیردکه منجربه شهادت خودویارانش می شود وهمچنین حرم مطهرآنان نیزدرآن مکان،خواهد بود بنابراین نمی خواستند خون مطهرشان٬ در زمین مردم٬ ریخته شود و هم اینکه نمی خواستند زائران حرمش٬ در زمین مردم٬ پا بگذارندو نمی خواستندمال وحق مردم٬ضایع شود.این اقدام امام اهمیت حق الناس رانشان می دهد.حضرت درآن شرایط به فکر حق الناس بودند…مثال:افرادی که با رانندگی نادرست و پارک اتومبیل در جای نامناسب٬ موجب ایجاد ترافیک و تضییع وقت مردم می شوند.راننده ای که باقی پول مردم رابه بهانه ی ناچیزبودن٬پس نمی دهدومردم هم بخاطرشرم و خجالت٬آنراطلب نمی کنند.سبزی فروشی که باپاشیدن آب روی سبزی٬آنراسنگین ترمی کندوبه مردم می فروشد.و……محب واقعی امام حسین(ع)بایدزندگی حسینی رادرنظرداشته باشد.ضایع کردن حقوق دیگران،بسیار مذمّت شده.حقّ الناس درعالم برزخ قابل گذشت نیست وحتی افرادنیکوکارراهم معذّب خواهدکرد.خداازحقّ النّاس،ولوکم،نمی‌گذرد.درروایات می‌خوانیم که خداممکن است ازحقّ الله بگذرد،امّابه

عزّت وجلال خودسوگند خورده است که از حقّ النّاس نخواهد گذشت: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ

تَعَالَى إِذَا بَرَزَ لِخَلْقِهِ أَقْسَمَ قَسَماً عَلَى نَفْسِهِ فَقَالَ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا یَجُوزُنِی ظُلْمُ

ظَالِمٍ وَ لَوْ كَفٌّ بِكَفٍّ وَ لَوْ مَسْحَةٌ بِكَفٍّ وَ لَوْ نَطْحَةٌ مَا بَیْنَ الْقَرْنَاءِ إِلَى الْجَمَّاءِ فَیَقْتَصُّ

لِلْعِبَادِ بَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ حَتَّى لَا تَبْقَى لِأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ مَظْلِمَةٌ ثُمَّ یَبْعَثُهُمْ لِلْحِسَاب‏»حقّ

النّاس شامل تمام حقوقی می‌شود که انسان‌ها بر یکدیگر دارند و به دو قسم مالی و آبرویی تقسیم می‌شود. پسر مرحوم شیخ عباس قمى:یك جلدكتاب بحارالانوار،به امانت نزدپدرم بود،بعداز فوت ایشان به وسیله ى برادرم به صاحبش رساندم.شب بعد خواب پدرم رادیدم،گفت: کتاب رادادى،چراجلدش پاره شده بود؟ازخواب بیدارشدم،به برادرم گفتم: کتاب که سالم بود،مگرتو جلدش راپاره كردی؟ گفت:من زمین خوردم،لذا گوشه ى جلد کتاب تا شد.کتاب راگرفته و صحافى کرده و پس دادیم. طلبه اى به منزل ماآمدوگفت:دیشب حاج شیخ عباس رادرخواب دیدم،گفت:جلد کتاب را درست کردى،من آسوده شدم،نکته ها:الف درنمازبایدمکان ولباس نمازگزارغصبی نباشد .ب ـ در حجّ باید لباس احرام غصبی نباشد. ج ـ در وصیت نباید حقوق موصی و موصی له تضییع شود. د ـ در ارث نباید حقوق ورثه و حقوق میّت از بین برود .2- در حق النّاس فرقی نمی کند که حق کوچک باشد یا بزرگ،حتی یک دانه گندم هم حساب دارد و کسی نمی تواند آن را از بین ببرد. 3- طولانی ترین آیه قرآن درباره حق الناس است!. 4- درحق النّاس تفاوتی بین مرد و زن،کوچک وبزرگ،ضعیف وقوی وجودندارد.5- خداوندظلم به حقوق دیگران را نمی بخشد؛مگر این که صاحان حقوق از او راضی شوند .6- لازم است هر شخصی به اندازه ای که فکر می کند در گذشته از حقوق دیگران تضییع نموده،ردمظالم بدهد. امام حسین (ع) بعدازورودبه دشت کربلا٬آن زمین رااز صاحبان آنها خریداری کرد.” {مستدرک/جلد ۱۰/ ص۳۲۱مورددیگر:امام ع درنامه به كوفیان پسرعمویش مسلم را اینگونه معرفی می‌كند«بسم الله الرحمن الرحیم، من الحسین الی معشر الكوفه یا معشرالكوفه، انا باعث الیكم اخی وابن عمی وثقتی من اهل بیتی مسلم بن عقیل والسلام. مسلم بن عقیل،قابلیت برادری امام حسین (ع)راپیدامی‌كند.اگر امام حسین (ع) می‌فرمایند«انا باعث اخی»من برادرم را می‌فرستم،این كه قابلیت برادری امام(ع) را داشته. همانگونه كه امیرالمومنین علی (ع) آنقدر قابل ارزش است كه قابلیت برادری با رسول الله را پیدا می‌كند. این حكایت از جایگاه ویژه مسلم داردببینیم چه رفتاری درعملكردمسلم دیده می‌شد كه وی را تا مقام برادری امام حسین (ع) رسانده است.مسلم نسبت به بیت‌المال مسلمین وحق الناس حساس بود.مسلم به عمربن سعدگفت:من 700 درهم به مردم این شهر بدهكار هستم؛زره و شمشیر مرا بگیر و بفروش وبدهی‌های مرا به این افرادی كه می‌گویم پرداخت كن و اسامی افراد مورد نظر را به عمربن سعد داد.نمی‌گویدمن نماینده امام حسین(ع)بودم ومردم كوفه برمن مكروحیله كردند، مسلم هرگز حاضر نمی‌شود حساب دنیایی را به آخرت بیندازد و تصفیه حق‌الناس دنیارابه آخرت موكول كندو می‌داند كه حساب دنیایی را باید در همین دنیا صاف كند. این خصوصیات است كه مسلم را نماینده امام می‌كند و این نگاه مسلم به مسأله حق‌الناس است كه وی را تا درجه برادری امام حسین (ع) پیش می‌برددر حقیقت خطاب مسلم به ما است كه هر كدام از افراد در هر سمتی كه مشغول خدمت هستند، باید نگاهشان به بیت‌المال و حق‌الناس اینگونه باشد.حسینی شدن با تضعیف بیت‌المال و حق‌الناس همخوانی ندارد. مورددیگر:درواقعه عاشورا،یک نفرازسوی امام حسین علیه السلام نداداد،کسی که بدهکارووام داراست بامانیاید.یعنی حسینی نیست کسی که بدهکارووام داراست.بایدپیش ازاین که به امام حسین علیه السلام بپیوندد،حقوق مردم رااداکند.اگرمادر هیئت های عزاداری وسینه زنی شرکت کنیم وبرای امام حسین ع مشکی بپوشیم وبه سروسینه بزنیم،درحالی که حقوق مردم رارعایت نمی کنیم وحق الناس رانمی پردازیم،بدانیم که ما تنهاارتباط تبرک جویانه باامام حسین داریم و هیچ پیوندهدایتی بازندگی حسینی نداریم.کسی که به حقوق مردم تجاوزمی کندووازآن سوبه عزاداری هم می پردازد،حق الناس رارعایت نمی کندوعزاداری می کند،ازسبك زندگی حسینی بی خبراست وفقط دیدگاه تبرک جویانه دارد.روضه عبدالله بن الحسن به نقل از لهوف سید بن طاووس:روز عاشورا، وقتی یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند و لشگر دشمن از هر سو، امام را محاصره کرد، عبدالله بن حسن که کودکی ۱۱ ساله بیش نبود، از خیمه‌ی بیرون آمدوبه سوی عموی خود،رفت.زینب سلام الله علیها خود را به او رساند تاازرفتنش جلوگیری کند.اماعبدالله خود را به عمورساندودست خویش را سپر کرد. دست او را قطع …کشته ی دوست شدن در نظر مردان است پس بلا بیشترش دور و بر مردان است یازده ساله ولی شوق بزرگان دارد…در دل کودک اینهاجگرمردان است همه اصحاب حرم طفل غرورش هستند این پسر بچه ی خیمه، پدر مردان است…بست عمامه؛ همه یاد جمل افتادند این پسر هرچه که باشد پسر مردان است نیزه بر دست گرفتن که چنان چیزی نیست..دست بر دست گرفتن هنر مردان است بگذارید ببینند خودش یک حسن است حرف درخیمه شدن برضررمردان است..گرچه ابن الحسنم پر شدم از ثارالله بنویسید مرا یابن ابی عبدالله مصحف ما، چه به هم ریختنت وای عمو..چقدر تیر نشسته به تنت وای عمو همه ی رخت تو غارت نشده…پاره شده بس که یکپارچه با پا زدنت وای عمو..آمدم تا که اجازه بدهی و یک یک نیزه هارابکشم ازبدنت وای عمو جان نداده همه بالای سرت جمع شدند..چه شلوغ است سرپیرهنت وای عمو آنقدرنیزه زیاداست نمیدانم که بکشم ازبدنت یادهنت؟وای عمو

یا علی

منبع : www.hosseinamini2013.blogfa.com

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



 [ 12:30:00 ب.ظ ]





  23 مهر ماه شهادت امام سجاد (ع)   ...

در صبر تو روح استقامت دیدند آثار بزرگی و کرامت دیدند از منبر عشق چون که بالا رفتی در قامت خطبه ات قیامت دیدند.

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



[شنبه 1395-07-24] [ 12:59:00 ب.ظ ]





  #ماه محرم   ...

نه تنها زینب از دین یاوری کرد
به همت کاروان را رهبری کرد
به دوران اسارت با یتیمان
نوازشها به مهر مادری کرد

موضوعات: تصاویر  لینک ثابت



 [ 12:57:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم