مقاله مريم رمضاني، اهميت علمي روزه
ارتباط بين دين با علم ، ارتباطي ناگسستني است . چرا كه خداوند متعال پديد آورنده آن مي باشد و با آفرينش كون و مكان ، ظهور و بروز علم در كنار دين نيز ضروري مي نمايد . بنابراين هم دين و هم علم ، دو حقيقتي هستند كه به ثبوت آفرينش منجر مي شوند . خداشناسي ديني كه از زبان اولياي الهي تبيين شده با خداشناسي طبيعي و كيهاني كه از زبان دانشمندان بيان شده است هر دو داراي مقبوليت و رواج مي باشد .
در اينجا به تقارن ديدگاههاي ديني و علمي درخصوص علت و فلسفه وجود و وجوب روزه مي پردازيم . روزه و روزه داري نه تنها به خاطر تأمين سلامت و صحت بدن آدمي حائز اهميت مي باشد ، بلكه موجب تأمين سلامتي روح و جان نيز هست . چرا كه انسان موجودي است سه بعدي ، داراي بعد روح ،جسم و ذهن و هر سه بعد با يكديگر موجب معني يافتن وي مي شود . به عيارت ديگر چنانچه عقل و لزوم سلامتي جسمي آدمي حكم كند ، همان نيز به لزوم سلامتي روح حكم مي نمايد و انساني كه به دنبال سلامتي روح خويش در كنار جسمش نباشد نمي توان از او به عنوان انساني سالم و تكامل يافته ياد نمود. بنابراين در مورد روزه كه يكي از واجبات ديني است ، مي توان گفت : «كه روزه داري عبارت است از اجراي يك برنامه مذهبي بهداشتي كامل جسمي و روحي »
در اين مقاله هدف ، اهميت روزه از نظر بهداشت روحي و جسمي است . پروفسور «الكسي سوفورين» مي گويد : « جسم به هنگام روزه به جاي غذا از مواد داخلي استفاده مي كند و آنها را مصرف مي كند و مواد كثيف و عفوني كه ر جسم هست و ريشه و خميره بيماري است ، از بين مي رود و بدين طريق روزه سبب بهبودي همه بيماري ها است . از اين رو جسم خود را به وسيله روزه از داخل نظيف و پاكيزه مي كند .»
بنابراين روزه داري باعث هضم چربي هاي ذخيره در بدن ، دفع سموم فلزي و غير فلزي وارده از محيط اطراف، ايجاد اعتدال بيولوژيكي و شيميايي بدن و … مي گردد. به قول يكي از دانشمندان روم باستان : «اولين بيماري، مربوط به پرخوري بود و نخستين درمان نيز روزه گيري است .»
دكتر «اتوبوخنگر» در سخنراني خويش به سال 1965 در يك كنگره پزشكي كه در بغداد و به ميزباني انجمن پزشكي عراق برگزار گرديده ، به بيان اهميت روزه پرداخته است. وي در اين سخنراني نتيجه مثبت چهل و پنج سال روزه درماني مريضان خود كه بالغ بر پنجاه هزار نفر بوده اند را ارائه نموده است و آنچه كه در اين سخنراني قابل توجه است ، اينكه معمولاً روزه درماني وي چهارهفته طول مي كشيده است . يعني تطابق و تساوي زماني آن با يك ماه روزه داري . آنچه مهم و قابل توجه است اين همان زماني است كه در قرآن براي روزه داري از آن ياد شده است . يعني يك ماه تمام روزه داري براي تكامل روح و صحت جسم. بر اساس فرمايش حضرت رسول اكرم (ص) كه « المعده البيت الداء و الحميه هي الدواء» يعني : «معده آدمي كانون بيماري ها است و پرهيز و امساك نيز داروي و بهترين روش درمان بيماري ها است .»
وي مي گويد : «بهترين درمان بيولوژيكي اين است كه به وسيله دفع مواد مضر و تجويز علاج طبيعي ، نيروهاي درمان كننده يك ارگانيسم يا يك موجود زنده را طوري آزاد كنيم كه وقتي بسيج شدند ، بيماري هاي مزمن و حاد را شكست بدهند . ما در روش درمان سعي مي كنيم سلامت پايدار و كامل را در همان زمانيكه طبيعت براي اين گونه نوسازي لازم دارد بازگردانيم . درمان بيولوژيكي و مخصوصاً روزه ، به بهترين وجه اين خواسته را برآورده مي سازد.»
البته وقتي يك انسان موحد روزه مي گيرد ، منظور و مقصود او جز طاعت امر الهي نيست كه از آن مي توان به ايمان وفاداري و ايمان فرمانبرداري ياد كرد . يعني صداقت و ثبات قدم در انجام واجبات الهي . همچنين شايد اين وهم در برخي حاصل شود كه چرا روزه داري ؟
ما مي توانيم با استفاده از دارو و مراجعه به پزشك به درمان خود بپردازيم . آنچه كه در اينجا قابل تأمل است اينكه تندرستي آدمي به دو قسم مي باشد : طبيعي و مصنوعي .
تندرستي طبيعي را كه از مقاومت بافتها در برابر بيماريهاي عفوني و دژنرانيو و تعادل دستگاه عصبي ناشي مي شود گرامي ميداريم ، نه سلامتي مصنوعي را كه بر رژيم غذايي ، تزريق واكسنها ، سرم ها ، محصولات غدد ، داخلي ، ويتامينها ، آزمايشهاي مكرر پرداخته شود كه به اين پرستاري ها نيازمند نباشد . علم طب ، به بزرگترين پيروزي خود ، روزي نائل خواهد شد كه بتواند آثار بيماري و خستگي و ترس را از ميان بردارد ، تا آدميان از آزادي و مسرتي كه محصول تكامل اعمال بدني و رواني است ، برخوردار شوند.
اما خداوند متعال با امر به بندگان خود ، به روزه داري ، مسرت روحي و فيزيكي را به آنها اعطا نموده است . اين امر هيچ گونه دخالت غير طبيعي و مصنوعي در كاركرد صحيح و مرتب بافتها و اندامهاي بدن آدمي ندارد . بلكه روزه داري همان كمال مطلوب رسيدن به اعمال مرتب و صحيح تمام اجزا و اندام آدمي و نيز كمال روحاني او است .
«هنري ديل» در يكي از سخنراني هاي خود از پيروزي هاي چهل ساله اخير علم درمان شناسي سخن گفته و به كشف سرم هاي پادزهري و واكسنها و هورمون ها و انسولين و آدرالين و تيروكسين و غيره و تركيبات آلي آرسنيك و ويتامينها و مواد تازه ديگري كه با سنتز حاصل شده و براي تسكين درد يا تحريك اعمال ناكافي بدن سودمندند ، همچنين به بناهاي عظيم آزمايشگاه هاي صنعتي و كارخانجات دارويي اشاره كرده است.
مرحوم «پروفسور الكسيس كارل» در بيان اين پيشرفتها مي گويد : « بديهي است كه اين همه پيشرفتهاي شيمي فيزيولوژي اهميت زيادي دارند و براي ما رفته رفته اعمال پوشيده بدن را روشن مي سازند و طب را بر پايه محكم و صحيحي مي گذارند ، ولي آيا مي توان از هم اكنون آنها را چون پيروزي بزرگ آدمي در تأمين سلامتي تلقي كرد؟ بعيد به نظر مي رسد.»
آنچه مهم است اينكه ، سلامت مصنوعي موجبات ارضاي روحي و رواني انساني امروزي نيست و اغلب آزمايشهاي مكرر طبي بعضاً باعث خستگي روان انسان ها گرديده است . اكثر داروها و درمان ها گران تمام مي شود و نتايج زيادي هم به بار نميآورد. جامعه صنعتي امروز علاوه بر ازدياد امراض فيزيكي و روحي آدمي ، موجبات سلب نشاط ، آرامش و قدرت جسمي و روحي او را فراهم نموده است : و اين همه معضلات و مشكلات جز با روي آوردن به انجام امور ديني در كنار علم ميسر نمي گردد.
نكته ديگر اينكه بين روزه داري با خودداري از تغذيه ، تفاوت است . روزه داري در معناي علمي آن رعايت كليه اصول اساسي مربوط به تغذيه صحيح در زماني خاص و پرهيز و دوري از خوردن و آشاميدن در يك فاصله زماني خاص ديگر مي باشد كه هيچ تأثيري بر كم شدن فهم و قواي شعوري انسان ندارد ولي خودداري از تغذيه يا به عبارتي گرسنگي در انسان ، موجب پائين آوردن راندمان ذهني و عقلي او مي شود . چون گرسنگي و خودداري از تغذيه در ساعات شبانه روز به صورت نامنظم و غيراصولي ممكن است انجام پذيرد.
يكي از مشكلات حاصله بيولوژيكي در وجود انسان ، ظهور و حركت فزاينده سموم متابوليكي است كه به مرور موجب مسموم شدن بافتها و اندام آدمي مي گردد. سموم متابوليك كه نقش تعيين كننده اي در شيوع بيماري دارند ، اكثراً از متابوليسم پروتئين پديد مي آيند . اما متابوليسم كربوهيدراتها چون اسيد لاكتيك ، نيز اين سموم را توليد مي كنند . اين مواد بايد به روش طبيعي دفع شوند ، كه يكي از عمده ترين روشهاي طبيعي دفع اين مواد زايد ، روزه داري مي باشد .
به عبارت ديگر تفاوت بين گرسنگي و با روزه داري عبارت است از : گرسنگي نوع اجبار و اعتراض داخلي به وجود مي آورد كه موجب اختلال در سلسله اعصاب مركزي و وجود اختلال در عروق (جريان خوني و رگ ها ) و ديگر اندام و بافتهاي شخص گرسنه مي شود ولي روزه دار چون با اختيار خود و اطاعت از اوامر الهي اقدام به امساك و پرهيز از خوردن و آشاميدن مي نمايد، بنابراين علم و آگاهي (وضع فكري) او به اين امر موجب هدايت كاركردي (اعمال متابوليك) تمام بدن وي مي گردد.
پژوهش هاي وسيع يك كلينيك روزه گيري نشان مي دهد كه بيماري «پارادنتوز» به هنگام گرسنگي بسيار ، وخيم مي شود ولي در موقع روزه خوب مي شود . همچنين آسيب «ميوكارد» را مي توان در اثر افزايش جريان خون و منبع اكسيژن ماهيچه قلب تسكين داد . اين موضوع را مي توان با گرفتن نوار قلب به نحو آشكار نشان داد .
تفاوت ديگري كه دكتر «اتوبوخنگر» بين گرسنگي با روزه داري بيان مي كند : در پايان (زمان) روزه درماني (روزه داري) افزايش تنوس (خاصيت انقباض عضلات) ميو كارد ، در عكسبرداري از قلب مشهود است. هنگام ضعف ناشي از گرسنگي، ورم «اودما» ايجاد و تشديد مي شود و موجب پديد آمدن ورم و رسوبات «ليپوفيل ديستروفي» و تراكم چربي در بافت ها مي شود . هنگام روزه گرفتن رسوبات چربي و ورم «ادوما» كاهش مي يابد، يا به كلي از بين مي رود و گرفتن رژيم مناسب در پايان(زمان) روزه ، اثر درماني روزه را افزايش مي دهد .
اما با توجه به تبيين تفاوت بين گرسنگي يا روزه داري ، آنچه كه در ادامه قابل بيان است ، فوايد و مزاياي عمده روزه داري ميباشد .
توليدات فاسد شونده بدن در سه يا چهار روز اول روزه داري، ممكن است بحران تازه اي با ايجاد تپش قلب ، ضعف و سرگيجه هاي موقت در وضع مزاجي روزه دار پديد آورد. ولي اين حالات قابل تحمل است و جاي نگراني نيست . گاهي ممكن است جوش هايي در سطح بدن ظاهر شود، زبان بار پيدا كند ، دهان و پوست بدن بوي بد بدهد . بعضي اوقات (دربرخي افراد ممكن است) تب خفيف و ادرار غليظ عارض شود ، مثل اين است كه عمل دفع مواد زايد بدن تشديد گرديده است. در اين هنگام ميزان شيره «اينديكان» و چربي«گزانتول» در خون بسيار بالا مي رود و دفع اين مواد (هنگام روزه) از طريق ادرار به ده برابر مي رسد.
به بياني ديگر در روزه ابتدا گرسنگي و گاهي نوعي تحريك عصبي و بعد ضعفي احساس مي شود ولي در عين حال كيفيت پوشيده اي كه اهميت زيادي دارند به فعاليت مي افتند. قند كبد به خون مي ريزد و چربي هايي كه زير پوست ذخيره شده اند و پروتئين هاي عضلات و غدد و … سلول هاي كبدي آزاد مي شوند و به مصرف تغذيه بافتها مي رسند .
بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را براي نگهداري تعادل محيط داخلي و قلب ، قرباني مي كنند و به اين ترتيب روزه تمام بافتهاي بدني را مي شويد و آنها را عوض مي كند . دكتر «ژان فروموزان» ، روش معالجه روزه اي را به شستشوي احشاء تعبير مي كند كه روزه دار در آغاز روزه ، داراي زباني باردار است ، عرق بدني زياد دارد ، دهان بو مي گيرد ،گاه آب از بيني راه ميافتد و اين ها علامت شروع شستشوي كامل بدن است . پس از 3 تا 4 روز بو برطرف مي شود ، اسيد اوريك ادرار كاسته شده و شخص احساس سبكي و خوشي خارق العاده مي كند در اين حال اعضاء هم استراحتي دارند .
از ديگر فوايد روزه داري (همانگونه كه در قبل آمد) هضم چربي هاي ذخيره بدن ، دفع سموم فلزي وارد شده به بدن از محيط اطراف ، برقراري اعتدال بيولوژيكي و شيميايي در بدن و … مي باشد ، كه اختصاراً به بيان هر يك از آنها مي پردازند .
همانگونه كه مي دانيد مواد غذايي كه در طي شبانه روز وارد بدن مي گردد، دو وظيفه اصلي در بدن دارد : يكي تأمين احتياجات بيولوژيكي و شيميايي بدن است كه بر اثر فعاليت هاي روزانه در بدن به مصرف رسيده و ديگري تأمين دماي غريزي بدن و ايجاد نيروي محرك لازم براي فعاليتهاي دروني و بيروني آن است .
پس، هر فردي به دو منظور فوق نياز به مصرف مقداري معين پروتئين ، چربي ، مواد قندي ، ويتامين ها ، كربوهيدراتها و آب دارد ولي در عمل آدمي نمي تواند مطابق نيازهاي بدن خويش مواد غذايي مورد نياز روزانه را استفاده نمايد. چرا كه برخي از فعاليتهاي روزانه وي از قبل غير قابل پيش بيني مي باشد . بنابراين امكان زياده يا نقصان وجود مواد آلي و معدني در بدن ميباشد كه هر كدام موجب ايجاد خلل در بافتها مي شود .
ولي آنچه بعضاً در مصرف مواد غذايي روزانه در اكثر قريب به اتفاق افراد اتفاق مي افتد ، ورود مواد غذايي مازاد بر احتياج در بدن است كه به صورت قند و چربي در بافت هاي مختلف بدن جمع و ذخيره مي شود .
قند در بدن يا به صورت قند فعال (گلوكز) است كه آماده احتراق و ايجاد نيرو است و يا اينكه به شكل غير فعال و ذخيره اي (گليكوژن) مي باشد كه به صورت مولكولهاي درشت تري در بدن ذخيره شده و در صورت لزوم تبديل به گلوكز مي شود . تنها عضوي از اعضاي بدن كه بيشتر از ساير اعضا اقدام به ذخيره سازي مواد زايد مي نمايد ، كبد است . در مواقعي كه بدن نياز به گلوكز داشته باشد قند ذخيره در كبد به گلوكز تبديل شده و وارد خون مي شود تا پس از سوختن ، انرژي لازم را در بدن ايجاد نمايد . البته بايد توجه داشت كه قند مازاد بر نياز بدن ، پس از تغييرات چندي در بافتها تبديل به چربي شده و ذخيره مي شود ، از طرفي به علت اينكه قند ذخيره شده در بدن كودكان و افراد مسن كمتر از افراد جوان و بالغ مي باشد و باعث بروز زودرس گرسنگي و پائين آمدن مقاومت بدن آنها مي شود بدين خاطر در دين مبين اسلام روزه بر اين قشر واجب نيست .
مريضان و مسافران و اطفال و پيران فرتوت و زنان باردار از روزه معافند .
دكتر بوخنگر مي گويد : « متأسفانه افرادي هستند كه تصلب شرائين در آنها به صورت زودرس شروع مي شود. چنين افرادي قدرت واكنش در برابر انگيزه روزه درماني ندارند ، اما خوشبختانه عده زيادي از افراد مسن هستند كه قدرت واكنش آنها خوب است . مسلماً نمي توانيم بگوئيم كه هميشه سن واقعي با سن بيولوژيكي بدن برابر است.»
اما چربي ها كه مصرف آنها هم باعث ايجاد انرژي در بدن شده و هم باعث به وجود آوردن برخي اسيدهاي چرب در بافتهاي بدن مي شود . ولي مصرف چربي مازاد بر نياز بافتها در هر روز به تدريج موجب تراكم و سفت تر شدن آنها در اعضاي بدن ميگردد كه علاوه بر بروز بيماري چاقي ، موجب بروز بيماريهاي عروقي از قبيل تصلب شرائين و انسداد عروق خوني كه در نهايت چه بسا منجر به سكته هاي مغزي و قلبي شود ، مي گردد. بنابراين يكي از بركات ماه مبارك رمضان و روزه داري در اين ماه (علاوه بر آثار تربيتي و معنوي آن) باعث مي شود كه چربي هاي اضافه بدن شخص روزه دار مصرف بشود و بعد اگر مجدداً چربي هايي جاي آنها را در ماه هاي بعد بگيرد تازه و غير متراكم باشد.
تجمع چربي در اعضاي مختلف مانع كار و فعاليت طبيعي و آزاد عضو شده و بيشتر از حالت عادي عضو را به زحمت مي اندازد ، مانند تجمع چربي در اطراف قلب كه كارش را سنگين كرده و آن را تحت فشار قرار مي دهد . ذرات چربي دور اعضا علاوه بر ساير عوارض مانند بيماري هاي قلبي و غيره ، چون قادرند بعضي از سموم آلي (مانند d.d.t)را در خود جذب نمايند ، بنابراين نقش اساسي را در بعضي از مسموميتهاي حرفه اي (مسموميتهاي ناشي از شغل و پيشه) بازي مي نمايد.
يكي ديگر از فوايد روزه داري ، دفع سموم وارده به بدن مي باشد . از آنجائيكه انسان در طي دوران حيات خود به صورت مستقيم در تماس با مواد سمي و مضر خارجي مي باشد كه اين سموم غالباً موجب مسموميتهاي خفيف و به تدريج مزمن ميشود .
با توجه به اين كه ذرات بي شمار و بي نهايت ريزي از عناصر و مواد شيميايي دائماً در فضا معلق بوده و هوا را آلوده مي نمايد و اين همان هوايي است كه در هر دقيقه هر كسي چندين ليتر از آن را فرو برده و از طريق ريه ها وارد خون مي كند ، آدمي در هر دقيقه 16 نفس مي كشد ، هر تنفس يك دم و يك بازدم معمولي دارد كه شمارش ، نوع و مقدار هوايي كه وارد و خارج ميگردد ، معين بوده و خودكار و اتوماتيك انجام مي گيرد ولي تنفس عميق سبب مي شود نزديك به دو ليتر هوا كه 1.5 ليتر بيشتر از هواي دم عادي است و به نام هواي تكميلي وارد ريتين گردد و در بازدم شديد و عميق باز 3.5 ليتر هوا كه مجموعه اي از بازدم عادي و هواي اندوخته است، به نام ظرفيت حياتي از دهان خارج مي شود و چون در بازدم بسيار عميق هم ششها نمي تواند كاملاً روي هم جمع كند ، لذا حدود يك ليتر هوا به نام هواي هميشگي در ريه ها باقي مي ماند . از اين رو هر گز نمي توان اهميت تغييرات هوا و مخصوصاً آلودگي آن را با مواد مضر و نامأنوس ناديده گرفت به خصوص اگر از آخرين نظريات متخصصين و دانشمندان رشته هاي مختلف طبي و بهداشتي داير بر ازدياد امراض مختلف ناشي از آلودگي هوا درميان شهر نشينان و ساكنين مناطق صنعتي با خبر باشيم .
از طرفي بايد توجه داشت كه اجسام در شيمي ممكن است داراي يكي از سه خاصيت شيميايي مختلف زير باشند : يا داراي خاصيت اسيدي هستند (مثل جوهر نمك موجود در سركه ، جوهر گوگرد و تمام مشتقات شبه فلزي كه پس از مجاورت با آب اثر اسيدي از خود نشان مي دهد .) و يا داراي خاصيت قليايي مي باشند (مانند : آهك زنده يا مرده ، سنگ قليا و آمونياك) و يا اجسامي خنثي به شمار مي روند (مانند نمك طعام) كه بنا به اقتضاي محيطي و مكاني ممكن است انسانها در طي شبانه روز به طور مستقيم و يا غير مستقيم با مواد و اجسام مختلف در تماس باشند كه باعث ورود سموم فلزي به بدن مي باشد.
اين سموم يا به صورت املاح فلزي محلول در مايعات (به ويژه آب) و يا به صورت ذرات معلق (گازهاي سمي) مي باشد كه در تماس آدمي (مستقيم و غير مستقيم) با آن در نهايت وارد خون مي شود كه مقداري از اين سموم دفع شده و مقداري ديگر جذب خون مي شود و به مرور موجب بروز بيماريهاي خوني و … مي گردد. اينكه اسلام تأكيد مي كند كه در هنگام روزه داري تنفس و فروبردن دود و بخار غليظ يكي از مبطلات روزه است بدين خاطر است كه اثرات سوء سمي ذرات معلق در هوا زياد مي باشد . بنابراين روش درماني ، منحصر به فرد در اين زمينه ها ،عبارت است از : ايجاد تغييرات اساسي در وضع بيولوژيكي و حالت فيزيكي و شيميايي محيط خون و نسوج (بافتها) و سلولها ، كه آن نيز در حال سلامتي منحصر به حال روزه داري است . تغييراتي كه در حال روزه داري از لحاظ بيولوژيكي و حالت فيزيكي و شيميايي در خون و در نتيجه در سلولها و بافتها حاصل مي شود ، شرايط فيزيكي و شيميايي خون را تغيير داده ، بالاخره منجر به حل سموم فلزي رسوب شده در اعضاء و دفع آنها از راه كليه ها مي گردد، كه وقتي اين تغييرات به مدت طولاني و با دو تناوب مشخص (در حال ناشتايي و افطار كردن) انجام پذيرد ، مؤثر خواهد بود.
وبالاخره اينكه روزه همچون ساير اعمال عبادي است كه از سوي خداوند متعال بر بندگان خويش واجب شده و نيز مقدمه جهاد اكبر است كه در ميان تمام اديان و به طور كامل تر و جامع تر در بين مسلمين رايج مي باشد ، بكوشيم تا در اين ماه شريف نهايت بهره و استفاده را از الطاف و عنايات حضرت حق تعالي ببريم و با طلب از درگاه ايزد منان رستگاري خويش و تمام بشريت را آرزو نمائيم كه :
] وَ اِن تَصوُموا خَيرٌ لَكُم اِن كُنتُم تَعلَمُون [ « اگر روزه بگيريد به نفع شما است ، چنانچه آن را درك كنيد» (سوره بقره ،آيه 184)
و در خاتمه كلام به اين بيان شيواي فيلسوف معروف آلماني ، «اكهارت» بسنده مي شود كه :
«اگر بپرسند چرا دعامي كنيم ؟ چرا روزه مي گيريم ؟ چرا احسان مي كنيم ؟ در پاسخ مي گوئيم : زيرا خداوند در باطن ما تجلي مي كند و روان ما در اسيه پروردگار تولدي تازه مي يابد .»
و نيز « ثواب روزه و حج قبول آن كس برد كه خاك ميكده عشق را زيارت كرد »
منابع:
ماهنامه فرهنگي ، قرآني تسنيم
كتاب نقش روزه در درمان بيماري ها
كتاب اهميت روزه از نظر علم روز